چکیده:
گفتار حاضر نتیجه تاملی بر دو متن ، از متن های مانوی به زبان های پارسی میانه و پهلوی اشکانی (پارتی )١ است .متن نخست به زبان پارسی میانه ، تمثیلی دربارة گناه مویه و زاری ، و آزاری است که دراثر آن به روح مرده می رسد.متن دوم به زبان پارتی ، و دربارة رویدادی در یکی از سفرهای مانی است .این متن که در گروه بندی متن های تاریخی قرار دارد، به نوعی با متن تمثیلی نخستین درارتباط است و ظاهرا شخصیت های واحدی در این دو متن متفاوت مطرح می شوند.به این ترتیب ، این متن ها به گونه ای یک دیگر را کامل می کنند.در این گفتار، ضمن بررسی زبان شناختی دو متن ، به بررسی ریشه های فرهنگی آیین سوگواری در مانویت نیز پرداخته می شود.
This paper is a comparative study of two Manichaean texts in Middle Persian and Parthian languages. The Middle Persian text is a parable on the sinfulness of mourning and the harm it will inflict on the soul of the recently deceased. The Parthian one is about an incident in one of Mani's travels. The latter، which has been categorized as an historical text، somehow corresponds to the Middle Persian one in that the same characters seem to be involved in both. In fact، these two texts complete one another. In this article، along with a linguistic study of the texts، the cultural roots of the "sin of wailing" in the Manichaean religion are examined as well.
خلاصه ماشینی:
"تمثیلی مانوی در نکوهش مویه و زاری به سوگ درگذشتگان امید بهبهانی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی چکیده گفتار حاضر نتیجۀ تأملی بر دو متن ، از متن های مانوی به زبان های پارسی میانه و پهلوی اشکانی (پارتی )١ است .
متن نخست به زبان پارسی میانه ، تمثیلی دربارة گناه مویه و زاری ، و آزاری است که دراثر آن به روح مرده می رسد.
٢. متن نخست با شناسۀ:dm(M٤٥) به زبان پارسی میانه است (بویس ، ١٨٣:١٩٧٥؛ بهبهانی ، تهامی (ترجمه )، ٢١٧:١٣٨٦).
این متن تمثیلی است دربارة گناه مویه و زاری ، و آزاری که دراثر آن به روح مرده می رسد.
چنان که از بافت متن برمی آید، راوی ، سخن را دربارة زنی از گروه نیوشایان ٢ مانوی که داماد خود را ازدست داده است ، آغاز می کند.
در حرف نویسی و آوانویسی این متن ، نگارنده آخرین ویرایش یوست گیپرت ٤(٢٠٠٩، وبگاه تیتوس )را که خود برپایۀ نسخۀ ویراستۀ بویس ٥(١٨٣:١٩٧٥؛ ٣٨-٣٩)و برخی اصلاحات مکنزی ٦ است ، به کار گرفته است .
از این برگردان واژه به واژة بندهش ،که نوشته ای مذهبی از دین زردشتی ست ، می توان چنین برداشت کرد که نویسندة آن که هرات را از بهترین سرزمین ها می دانسته ، سنت ناپسند شیون و مویه کردن افراطی مردمانش را تنها دشمن و آفت ، یا به تعبیر متن ، پتیارة ٣ آن سرزمین پنداشته است .
اما در آیین زردشت بخش های موییدن و زاری کردن بر درگذشتگان به گواهی آثاری چون ارداویرافنامه وبندهش از آیین گرامی داشت مردگان حذف شده است (←مزداپور، ١٣٨١: ٣٨٠-٣٦٦)."