چکیده:
یکی از مسایل مهم در بررسی جریانهای فکری در حماسههای ملی ایران، حضور عناصر دینی و اسلامی در بطن منظومههای پهلوانی است که محققان از آن به «انطباق» یا «تلفیق» یاد کردهاند. یکی از داستانهایی که از این رهگذر قابل بررسی است، داستان نبرد سام با عوج بن عنق است که یکی از بخشهای مهم سامنامه بشمار میآید. سام از پهلوانان ملی ایران است و نامش در اوستا و متون پهلوی آمده و در شاهنامه از پهلوانان دوران پادشاهی منوچهر است. عوج بن عنق هیولایی عظیمالجثه است که بر اساس متون تفسیری و دینی به دست حضرت موسی (ع) کشته شده است. اگر چه داستان عوج ریشهای سامی و حامی دارد؛ ولی باید در نظر داشت که از رهگذر متون دینی و تفسیری به داستانهای حماسی راه یافته است. در این جستار، داستان نبرد سام با عوج بن عنق تحلیل و ریشهیابی شده و در پایان دلایلی آورده شده است که میتوان آنها را توجیهات پردازندگان داستان در نبرد عوج با سام دانست.
One of the main issues in studying literary movements in Persian national epics is the presence of religious elements within the heroic verse so called correspondence by the scholars. The story of the battle between Sam and ouj Ibn onogh which is considered as a major part of Samnameh lends itself readily to analysis according to the principle of correspondence. Sam is one of the national champions of Iran and his name is included both in Avesta and Pahlavi texts and in Shahnameh he is one of the notable champions during Manuchehr’s reign. Ouj Ibn onogh is a gigantic monster killed by Moses according to the religious texts. Although the story of ouj has Semitic and Hamitic roots، it should be considered that via religious texts it has found its way to epic stories. In this research the story of this battle is analyzed and its origin is investigated. Meanwhile several controversies around the story are included in the final section.
خلاصه ماشینی:
ايشان نبرد گرشاسب با گندرو در سام نامـه را ابتدا به صـورت نبـرد سـام بـا نهنگـال ديـو تطبيـق داده انـد و پـس از آن گفتـه انـد: «بازتاب افسانۀ جنگ گرشاسب با گندرو را در سام نامه بـه گونـۀ ديگـري نيـز مشـاهده ميکنيم و آن تقريباً تکراري است از رزم سام و نهنگال ، که ويراستار منظومۀ سام نامه از روي نسخۀ خطي ديگر (که قبلاً از آن ياد کرديم )، آن را آورده است ، با اين تفـاوت کـه اين بار، گندرو با غول مشهور در داستان هاي عاميانه ، يعني عوج بن عنق ، ظاهر ميشود.
برخي محققان پس از آوردن دلايلي در رد اين داستان ها بيان ميکنند که چـون در قرآن ، بسياري از داستان ها دربارۀ حضرت موسي (ع ) و بني اسـرائيل وجـود دارد بـه تبع آن داستان هاي مرتبط با اسرائيليات هم از اين طريق به متون قرآني راه يافته اسـت و داستان غير قابل باور عوج بن عنق نيز يکي از آن هاست (محمد قاسـمي،١٣٨٠: ٣٧١).
حال بايـد در نظـر گرفـت کـه سـام در متـون حماسـي و تاريخي ايراني يکي از پهلوانان بزرگ و برجستۀ منوچهر محسوب مـيشـود و عـوج هـم يکي از پهلوانان بزرگ و دشمنان قدرتمند موسي (ع ) است ؛ همين هم زماني زمينـه سـاز بسياري از داستان ها پيرامون عوج و سام در متون دوره هاي بعد شده که در سام نامه بـه شکلي حماسي و تکامل يافته خود را نشان داده است .
اين که چرا داستان عوج در بخش داسـتان سـام آمده است دلايلي دارد از جمله اين که : سام پهلـوان دورۀ منـوچهر اسـت و عـوج را هـم حضرت موسي کشته است و در متون کهن منوچهر و موسي (ع ) را هم عصر دانسـته انـد.