چکیده:
هدف از این مقاله تعیین روند و بررسی ارتباط سریهای زمانی بلندمدت تراز سطح آب دریاچهی ارومیه و دیگر پارامترهای هیدروکلیماتولوژیکی حوضهی شامل بارش، رواناب، دما و رطوبت نسبی، در مقیاسهای ماهانه، فصلی و سالانه با استفاده از آزمون من-کندال و تبدیل موجک گسسته است. آزمون من-کندال و من-کندال دنبالهای برای ترکیبهای مختلف زیر سریهای حاصل از تبدیل موجک گسسته، جهت تعیین زیر سری زمانی جزئی که مسئول اصلی تولید روند در سریهای زمانی است، مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد در سریهای زمانی پارامترهای هیدروکلیماتولوژیکی در مقیاس ماهانه، تناوب 8 ماهه اصلیترین تناوب در تولید روند است. بعلاوه نتایج حاکی از روند منفی قابل ملاحظه ای در مقیاسهای مختلف از سریهای زمانی سطح آب دریاچه و رواناب است و سریهای زمانی بارش، دما و رطوبت نسبی در حالت کلی روندهای چشمگیری نداشتهاند. از نتایج این تحقیق چنین برمیآید که در سالهای اخیر کاهش روند در سری زمانی رواناب نقش اساسی را در خشکی دریاچه ارومیه ایفا کرده است. همچنین براساس نتایج آزمون من-کندال دنبالهای، از سال 1377 به بعد، یک روند کاهشی قابل ملاحظه ای در هر دو سری زمانی سطح آب و رواناب در مقیاس ماهانه دیده میشود. در نهایت روش تحلیل روند سن (Sen) به کار رفته، نتایج به دست آمده از روش آزمون من-کندال بر پایه موجک را تایید کرد.
This paper aims to detect trends and investigate the relationship between long-term time series of the Urmia lake water level and other hydro-climatologic parameters، including precipitation، runoff، temperature and relative humidity، in monthly، seasonal and annual scales using Mann-Kendall (MK) and discrete wavelet transform (DWT). The MK test and sequential MK analysis were applied to different combinations of DWT to calculate components responsible for trend of time series.The results showed that 8-month period was important in the involved trend at the original monthly time series. Also there is a significant negative trend in different scales of lake water levels and runoff time series. In general، rainfall، relative humidity and temperature time series did not show significant trends.The results of this research indicate that downward trend in the rainfall time series has more effective role in Urmia lake drying. In addition، the sequential MK test was used to find the start points of changes in monthly time series. The results showed a significant decreasing trend from 1377 in the lake water level and runoff time series. Finally، the results of Sen’s trend analysis، also confirmed the results of the proposed wavelet-based MK test.
خلاصه ماشینی:
بررسی تأثیر پارامترهای هیدروکلیماتولوژیکی آجی چای برتغییرات ترازآب دریاچه ی ارومیه با استفاده از مدل ترکیبی موجک -من کندال چکیده هدف از این مقاله تعیین روند و بررسی ارتباط سریهای زمانی بلندمدت تراز سطح آب دریاچه ی ارومیه و دیگر پارامترهای هیدروکلیماتولوژیکی حوضه ی شامل بارش ، رواناب ، دما و رطوبت نسبی، در مقیاس های ماهانه ، فصلی و سالانه با استفاده از آزمون من -کندال و تبدیل موجک گسسته است .
فتحیان و همکاران (٢٠١٤) با مطالعه بر روی حوضه ی دریاچه ی ارومیه از سه روش متداول ناپارامتریک من -کندال ، اسپیرمن و آزمون T سن ١ برای تخمین روند سریهای زمانی در مقیاس های فصلی و سالانه دما، بارش و جریان مربوط به ٩٥ ایستگاه در سراسر حوضه ی دریاچه ی ارومیه استفاده کردند.
پارتال و کوجوک (٢٠٠٦) در مطالعات خود بر روی بارش کل سالانه در منطقه ی مارمارای ترکیه ، برای اولین بار روند موجک ٥(W-T) را ارایـه کردنـد که با استفاده از تبـدیل موجک گسسته ٦(DWT) و آزمون من -کندال 1- Sen’s T 2- McBeen and Motiee 3- Wang 4- Adamowski 4- Wavelet Trend 5- Discrete Wavelet Transform 1 اصلیترین دوره ی تناوبی را که مسئول اصلی تولید روند در سری زمانی است ، تعیین کردند.
هدف اصلی از این مطالعه تحلیل روندهای سری های زمانی تراز آب دریاچه ی ارومیه ، بارش ، رواناب ، رطوبت نسبی و دما در حوضه ی دریاچه ی ارومیه در مقیاس های ماهانه ، فصلی و سالانه بـه منظور تعیین مهم ترین جزء پریودیک با استفاده از ترکیب تبدیل موجک گسسته و آزمون روند من -کندال است .