چکیده:
شیوخ برزنجی وابسته به فرقه قادریه ـ از مشهورترین طریقت هـای صـوفیه ـ هسـتند کـه فعالیت خود را از نیمه اول سده دوازدهم هجری قمری آغاز کردند. بررسی منابع تاریخی نشان میدهد که این شیوخ به کمک تشکیلات منظم درویشـی خـود توانسـتند روابطـی منسـجم بـا دولت عثمانی برقرار کنند و با وجود فراز و نشیبهایی در این روابط به بالاترین مراتب سیاسـی و اجتماعی در کردستان عراق دست یابند؛ هر چند رویکرد غالب قوم گرایانه در تاریخ سیاسـی معاصر کردستان موجب شده است نقش فعال آنها در تحولات کردستان به خوبی دیـده نشـود. این مقاله میکوشد ضمن ارائه گزارشی مستند از روابط سیاسـی حاکمـان محلـی برزنجـی بـا دولت مرکزی عثمانی، عوامل و زمینه های به وجود آمدن جایگاه و اعتبـار سیاسـی و اجتمـاعی
خلاصه ماشینی:
بررسی منابع تاریخی نشان میدهد که این شیوخ به کمک تشکیلات منظم درویشـی خـود توانسـتند روابطـی منسـجم بـا دولت عثمانی برقرار کنند و با وجود فراز و نشیبهایی در این روابط به بالاترین مراتب سیاسـی و اجتماعی در کردستان عراق دست یابند؛ هر چند رویکرد غالب قوم گرایانه در تاریخ سیاسـی معاصر کردستان موجب شده است نقش فعال آنها در تحولات کردستان به خوبی دیـده نشـود.
باوجود این پیروزی، اتحاد شیخ محمود با دولت عثمانی به پایان خود نزدیک میشـد؛ چرا که فرماندهی نظامی عثمانی، هفت نفر از کدخدایان و سران عشایر کـرد را بـه جـرم سستی در جنگ دستگیر نمود و بدون اطلاع شیخ برزنجی تیرباران کرد.
ق ) آغاز این دوره با مرگ کاک احمد و جانشینی شیخ سعید و پایان آن با سفر شیخ بـه استانبول برای دیدار سلطان عثمانی با دعوت رسمی است .
٧٤ انحلال امارت های کردی، تبعید خاندان بدرخانی و بابان ، بد رفتاری سربازان عثمانی در کردستان ، بالا گرفتن فعالیـت هـای قـوم گرایانـه در سراسـر جهـان بـه خصـوص در استانبول ، سلیمانیه و بغداد و سرانجام ، قتل شیخ متنفذ برزنجی، شـرایط را آمـاده جـدایی شیوخ برزنجی از دولت عثمانی کرد.
در این هنگام ، تلاش برای اتحاد دوباره شیخ محمود با دولت عثمانی، بارهـا از سـوی برخی از شیوخ متنفذ برزنجی و برخی رجال سیاسی پیگیری میشـد امـا نـاتوانی دولـت عثمانی از حمایت جنبش کردستان در برابر سلطه بریتانیا، مانع اصلی این کار بود.
حاصل این امر، فراهم شدن زمینه مناسب برای ظهور سیاسی و اجتماعی شیوخ برزنجی در تاریخ کردستان بود.