خلاصه ماشینی:
"آن زمان ما با ذهنیات خود و با استناد به مبانی دینی،سخنمیگفتیم و نمیتوانستیم یک مورد عملی را شاهد بیاوریم،پساز پیروزی انقلاب نیز از همان اول این بحث شروع شد که آیا اساسا؟؟؟ظام ما باید اسلامی باشد یا نباشد؟طبعا همیشه بخشی از بحث اینبود که آیا آنگونه که ما اسلام را میشناسیم جوابگو هست یا نه؟دریکی،دو سال نخست بحث خیلی جدی بود ولی کمکم گروههایمخالف حاکمیت اسلامی از صحنه کنار؟؟؟و دیگر این بحثدر میان خود ما بطور جدی وجود نداشته است و تنها در محافلمخالفان جمهوری اسلامی این بحثها مطرح بود و مخصوصا درخارج کتابهایی نیز در این باره منتشر شده است.
آن زمان ما با ذهنیات خود و با استناد به مبانی دینی،سخنمیگفتیم و نمیتوانستیم یک مورد عملی را شاهد بیاوریم،پساز پیروزی انقلاب نیز از همان اول این بحث شروع شد که آیا اساسا؟؟؟ظام ما باید اسلامی باشد یا نباشد؟طبعا همیشه بخشی از بحث اینبود که آیا آنگونه که ما اسلام را میشناسیم جوابگو هست یا نه؟دریکی،دو سال نخست بحث خیلی جدی بود ولی کمکم گروههایمخالف حاکمیت اسلامی از صحنه کنار؟؟؟و دیگر این بحثدر میان خود ما بطور جدی وجود نداشته است و تنها در محافلمخالفان جمهوری اسلامی این بحثها مطرح بود و مخصوصا درخارج کتابهایی نیز در این باره منتشر شده است.
منابع،شناخت اسلام،قرآن،شنت و مبانی اجتهاد و بخصوص عقل است،معتقدم در یک اجتهاد آزاد و کارشناسانه نتیجه میگیریم که اسلاممیتواند از عهده نیازهای جوامع انسانی،اعم از نیازهای فردی،اجتماعی و بین المللی برآید و طبعا این بحث پیش خواهد آمد کهآیا حکومت اسلامی در ایران نیز این را نشان میدهد یا نه؟برای پاسخبه این سؤال باید یک مرور کلی به مراحل مختلف انقلاب داشته باشیم."