خلاصه ماشینی:
"با نگاهی به تحولات(به تصویر صفحه مراجعه شود)دهه اخیر میتوان دریافت که تغییرو تحولات دولت بر عرصهسینما تا چه حد،زیاد بوده است،در سالهای پایانی دهه 60همزمان با پایان کار دولت میر حسین موسوی و آغاز به کاردولت هاشمی رفسنجانی،سینمای«حمایتی،هدایتی ونظارتی»دهه شصت به سینمایی تمایل پیدا کرد که در آنعرصههایی هم برای فعالیت بخض خصوصی درنظر گرفتهمیشد،ساخت فیلمهایی همچون عروس(1369)بر همیناساس قابل تحلیل است.
دراین میان از یک نکته دیگر هم نباید غافل ماند در سالهای اخیرسینماگرانی که در فیلمهای تبلیغاتی کاندیداها حضور فعالیداشتهاند توانستهاند فیلمهایی تولید کنند که ساخت آنهابدون کمک مالی مستقیم از سوی دولت امکان نداشته استو این هم،ملاک جذاب دیگری برای سینماگران برای درگیرشدن در عرصه سیاست و انتخابات به شمار میرود.
بخش دوم برنامههای آنهابه مناظره تلویزیونی 4 کاندیداها به سؤالات مطرح شده از سویمجری پاسخ میگفتند و عرصهای برای انتخاب مردم از طریقمقایسه میان صحبتهای چهار کاندیدا به وجود میآمد.
البتهتلاش میشد که با استفاده از چندین دوربین،نوعی تنوع دراین نوع برنامهها ایجاد شود اما با این حال ویژگی ذاتی اینبرنامهها به گونهای بودکه قابلیت تغییر و تحول چندانی درخود نمیپذیرفت و همانطور که اشاره شد از مخاطبان کمیهم نسبت به سایر برنامههای تبلیغاتی برخوردار بود.
این در حالیاست که در انتخابات ریاستجمهوری کشوری همچون آمریکاتبلیغات تلویزیونی برای مناظره میان کاندیداهای دو حزبجمهوریخواه و دموکرات اختصاص دارد و عمده تأثیرگذاریبر رأیدهندگان از پخش چنین برنامههایی جستوجومیشود،اما در این دوره از انتخابات ریاستجمهوری ایران،چنین برنامههایی وجود ندارد.
ایندر حالی است که در فیلمهای تبلیغاتی این دوره از کمترینامکانات تصویربرداری و تدوین دیجیتالی استفاده شده استکه شاید دلیل آن از نحوه انتخاب فیلمسازان ناشی میشودغالب این فیلمسازان متعلق به سینما هستندو فیلمهایداستانی ساختهاند و بنابراین کمترین آگاهی را نسبت بهامکانات فیلمسازی از طریق ویدئو دارند."