خلاصه ماشینی:
"فعلا به این توضیح مختصر بسنده میکنیم که کوچ و اسکان اسرای رومی و مسیحی در نقاط مختلف خوزستان(نه تنها جندی شاپور)از زمان شاپور اول تا روزگار کواذ اول بارها اتفاق افتاده و شهرهای متعددی به این ترتیب به وجود آمده است و اگر معیار ایرانی بودن فقط ضابطه مورد نظر نویسنده مقاله باشد باید نیمی یا بیشتر از نصف مردم خوزستان غیر ایرانی باشند!؟نویسنده مقاله قاعدتا باید متوجه باشند که اصولا حرکت اقوام به تاریخ شکل میدهد و همین حرکت و جنب و جوش که دلیل بر زنده بودن انسانهاست باعث مهاجرتهای بزرگ شده و جوامع را از یکدستی و خلوص جدا میسازد.
» معلوم نیست نویسنده مقاله دهن کجی و بیاعتنایی رومیان و نتایج مفصلی را که از آن گرفتهاند در کدام منبع یافتهاند؟آیا بهتر نبود ایشان لا اقل چند سطر اول صفحه 312 کتاب خانم پیگولو سکایا و مطالبی را که در پی آن میآید و مورد استفاده خود ایشان بوده با دقت بیشتری مطالعه میکردند و متوجه میشدند که رفتار ایرانیان با چنین اسیرانی تا چه اندازه کریمانه و جوانمردانه بوده است و آنگاه درباره«دهن کجی و تحقیر»نتیجهگیری میکردند؟ ساختن شهرویه آنتیوخ خسرو در زمان خسرو انو شیروان برای اسرای رومی و زندگی راحت و حتی مجللی که برای آنان فراهم آوردند آیا آن هم نتیجه تحقیر و دهن کجی اسیران رومی نسبت به ایرانیان بود؟ یا این پیشوند با مسمی(نه کنایه آمیز)نشانه واقعیتی تاریخی و دلیل بر رفاه و آسایش کسانی است که برای نابودی و برده ساختن مردم ایران به این کشور هجوم آوردند و وقتی به اسارت افتادند با چنین عکس العمل بزرگوارانهای روبرو شدند."