چکیده:
پژوهش حاضر با عنوان «اسماعیل بن مرار در آینه نقد» به دنبال آن بوده تا به شناسایی این راوی در میان افرادی با نامهای مشابه پرداخته و پرده از روی وثاقت یا عدم وثاقت این فرد بردارد؛ به این منظور که صحت یا عدم صحت احادیث بسیاری که در کتب اربعه از وی نقلشده و بیش از دویست روایت است، برای اهل فن مشخصگردد. از این رو، با شیوه تحلیلی- تطبیقی و استفاده از شواهد موجود به تعیین هویت افراد با نامهای مشابه پرداخته شده و علی رغم نبود توثیق خاص، با استفاده از سه مورد توثیق عام به وثاقت وی دست یافتیم و جدای از آن، دو دلیل مبنی بر تصحیح روایاتش بهدست آمد.
خلاصه ماشینی:
با توجه به همۀ این قراین، آیا نمیتوان این گونه نتیجه گرفت که علی بن ابراهیم در نوشتن تفسیرش دقت لازم را نداشته است یا این عدم دقت از سوی کسی که تفسیر موجود قمی به واسطه او به دست ما رسیده، اعمال شده؛ اما راویان پس از ایشان چون شیخ کلینی با توجه به بعید بودن ذکر روایت مسکان از امام صادق( 6 با تحقیق به وجود واسطهای چون ابی بصیر پی بردهاند و از این رو، کتابی که در بردارنده خطا است، میتوان احتمال خطا در نوشتن نام مرار به جای مهران را بدان افزود؟ از سوی دیگر، با توجه به این که یونس و اسماعیل بن مهران هر دو در زمره اصحاب امام رضا( هستند 7 و ابراهیم بن هاشم هم در زمان امام رضا( بوده و با ایشان ملاقات الکافی، ج6، ص66.
مورد دیگری که اقدام به اظهار نظر و نتیجهگیری در باره شخصیت اسماعیل کرده است، جناب میرداماد است که در تعلیقیهاش بر اصول الکافی، پس از ذکر حدیثی با این سند: «علی بن ابراهیم، عن أبیه، عن اسماعیل بن مرار، عن یونس بن عبد الرحمن، قال: قال لی أبو الحسن الرضا(»، طریق شیخ کلینی به علی بن ابراهیم از پدرش را حسن و بلکه صحیح معرفی کرده و با توجه به این که شیخ از اسماعیل بن مرار روایت نموده و این فرد از یونس بن عبدالرحمن به نقل روایت پرداخته است و این که اصحاب بر صحت طریق شیخ کلینی به یونس بن عبدالرحمن اجماع دارند، مجموعۀ اینها را متضمن حکم به وثاقت این فرد دانسته است.