چکیده:
سه کشور قفقاز جنوبی یعنی گرجستان، جمهوری آذربایجان و ارمنستان در منطقه ای پیچیده و بی ثبات قرار دارند که تقاطع مسیر اروپا، آسیا، خاورمیانه است. این کشورها از دوران حاکمیت اتحاد جماهیر شوروی آسیبهای عمیق تاریخی مشترکی دارند. دوره شوروی تجربه بدی برای این کشورها بود. مدیریت نادرست اقتصاد، فساد، مشکلات اجتماعی، نهادسازی ضعیف، گرایشهای متعارض به اقتدارطلبی و اصلاح، اختلافهای قومی، ناآرامیهای مرزی و وجود چندین بحران خاموش در منطقه، میراث اتحاد جماهیر شوروی برای این کشورها است. معضلات امنیتی منطقه قفقاز جنوبی (گرجستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان)، دیدگاه قدرتهای فرامنطقهای (آمریکا- اتحادیه اروپا- ناتو) به امنیت قفقاز جنوبی، دیدگاه قدرتهای منطقهای (ترکیه، فدراسیون روسیه، جمهوری اسلامی ایران) به این منطقه مهمترین مسائل مورد بررسی در این پژوهش میباشند. چارچوب نظری مقاله حاضر براساس مفهوم «مجموعه امنیتی منطقهای » است که برای نخستین بار توسط باری بوزان مطرح گردید، این نظریه با نظریه نوین وی در خصوص بین الاذهانی بودن امنیتی شدن تلفیق خواهد شد تا چارچوبی فراسوی نظریه کلاسیک مجموعه امنیتی ارائه گردد.
خلاصه ماشینی:
معضـلات امنیتـی منطقـه قفقـاز جنـوبی (گرجسـتان ، جمهـوری آذربایجـان ، ارمنسـتان )، دیـدگاه قدرت های فرامنطقه ای (آمریکا- اتحادیه اروپا- ناتو) به امنیت قفقاز جنـوبی، دیـدگاه قـدرت هـای منطقـه ای (ترکیه ، فدراسیون روسیه ، جمهوری اسلامی ایران ) به این منطقه مهـم تـرین مسـائل مـورد بررسـی در ایـن پژوهش میباشند.
حضور آمریکـا و رژیـم صهیونیسـتی در قفقاز و دریای خزر به ویژه در جمهوری آذربایجان ، تحریکات امنیتی ناتو در منطقـه ، روحیـه رقابت میان روسیه و ترکیه در منطقه ، طرح های نظامیگـری آمریکـا بـرای منطقـه ، فعالیـت گروه های تروریستی و ضد ایرانی در منطقه با حمایت آمریکا و نهادهایی نظیر بنیاد سوروس ، حل نشدن مناقشات منطقه و مدیریت کشورهای غربی بر آنها و ادامه تلاش ها بـرای منـزوی کردن ایران در منطقه از جمله چالش های امنیتی اسـت کـه ایـران در منطقـه قفقـاز بـر آن مواجه است .
جمهوری آذربایجـان ، آمریکـا، گرجسـتان و ترکیـه هـم کـه دارای منـافع مشـترکی هستند، منطق متفاوتی از گروه فـوق دارنـد کـه در ایـن راسـتا مـیتـوان مـواردی همچـون منزویکردن ایران و روسیه در منطقه ، جلوگیری از مشارکت ایـران و روسـیه در طـرح هـای انرژی و تراسیکا، تلاش برای تقویت گوام و ترابـوزن ، تـلاش بـرای تضـعیف جامعـه مسـتقل مشترکالمنافع و در نهایت اضمحلال آن ، استفاده از مناقشات منطقه ای نظیر چچن و قره باغ و اوستیای جنوبی و تقویت گروه مینسک ، ایجاد وابستگی امنیتی و نظامی کشـورهای قفقـاز به غرب ، کنترل و مدیریت مناقشات قفقاز به جای حل آنها را نام برد.