چکیده:
ابنمیمون میان رستاخیز و جهان آینده تفاوت قائل شده است. او رستاخیز مردگان را مربوط به عصر مسیحایی و فناناپذیری نفس را مربوط به جهان آینده میداند. ابنمیمون فناناپذیری نفس را با رشد و بالندگی عقلانی نفس در این دنیا گره زده و معتقد است جاودانگی نفس تنها از آن کسانی است که در این دنیا از موهبت عقل بهره برده باشند. بر این اساس، او دیدگاهی متفاوت درباره بسیاری از باورهای فرجامشناسانه بهدست داده است. از باب نمونه، او معتقد است بهشت و جهنم و بهطورکلی ثواب و عقاب متناسب با فهم عامه مردم در قالب تعابیری توصیف شدهاند که لذتهای دنیایی را تداعی میکنند؛ درحالیکه بهشت و جهنم اکنون و اینجاست. پرسش مهمی که در این مقاله بهدنبال یافتن پاسخ آن هستیم این است که آیا منبع الهام او در این نظریه کتاب مقدس و سنت یهودی بوده، یا اینکه او تحتتأثیر تعالیم فلسفه یونانی، بهویژه فلسفه ارسطو و نیز ارسطوییان مسلمان نظیر ابونصر فارابی، ابنباجه و ابنرشد به این دیدگاه رسیده است؟
Maimonids distinguishes between the resurrection and the next world. He relate the resurrection of the dead to the messianic era and the immorality of the soul to the next world. Maimonids tied immorality of the soul with intellectual development of soul in this world. he believes immorality of the soul belongs only to those who have enjoyed the blessing of intellect. Therefore، his interpretation of eschatological beliefs differs from common interpretation in Judaism. For Maimonids، Heaven and Hell and in general، reward and punishment have described in the level of most people`s understanding. Heaven and Hell is here and now. In this paper، we try to find an answer to this important question whether his source of inspiration in this theory has been bible and Jewish tradition or he has been influenced by Greek philosophy، especially Aristotle and Muslim Peripatetics like Abu Nasr Farabi and Ibn Rushd.
خلاصه ماشینی:
"سؤالات زیر درباره دیدگاه ابنمیمون درخصوص فناناپذیری نفس و رستاخیز مطرح است: مقصود ابنمیمون از فناناپذیری نفس چیست؟ آیا دیدگاه او دراینباره با دیدگاه کتاب مقدس و سنت خاخامی همخوانی دارد؟ آیا پیش از ابنمیمون، متفکر دیگری چنین دیدگاهی را اتخاذ کرده است؟ منبع الهام ابنمیمون کدام متفکر بوده است؟ چه ارتباطی بین رستاخیز مردگان و فناناپذیری نفس وجود دارد؟ به چه دلیل برخی بین آندو ارتباط قائل نیستند؟ با توجه به جایگاهی که ابنمیمون در یهودیت به خود اختصاص داده است، آیا میتوان او را منکر بهشت و جهنم، ثواب و عقاب و دیگر موضوعات فرجامشناسی یا مربوط به آخرالزمان دانست؟ چگونه میتوان بین دیدگاه ابنمیمون درباره فناناپذیری نفس و دیدگاه ایشان در کتاب درباره رستاخیز و کتاب میشنه تورا جمع کرد؟ ابنمیمون از میان دیدگاههای چندی که درباره چگونگی فناناپذیری نفس ارائه شده، کدامیک را برگزیده است؟ مخالفان همکیش ابنمیمون چه برداشتی از دیدگاه او داشتند؟ در بادی امر چند فرضیه رخ مینماید: - انکار معاد جسمانی از سوی ابنمیمون ریشه در کتاب مقدس یهودی و سنت شفاهی یهودی دارد.
کتاب دلالة الحائرین ابنمیمون در کتاب دلالة الحائرین که مهمترین کتاب فلسفی او بهشمار میآید، توجه چندانی به حیات پس از مرگ ندارد؛ حتی در چند موردی که به این موضوع پرداخته، بهوضوح بیان نکرده است که آیا دیدگاه کتاب مقدس درباره اهل بهشت و جهنم به یک مکان واقعی اشاره دارد یا معنای مجازی آن مراد است؟ به عبارت دیگر، آیا خداوند با توصیفاتی که از آخرت کرده، بیشتر درصدد انگیزه دادن به مردم بوده است تا از این طریق به زندگی اخلاقی و رعایت شئون انسانی روی آورند، یا اینکه معنای ظاهری و لفظی آنها را درنظر دارد؟ (Leaman, 1997, p."