چکیده:
امروزه مطالعات بین رشته ای در ادبیات مانند دیگر حوزه های علوم انسانی جایگاه ویژه ای یافته است که طبیعتا در پویایی جریان نقد ادبی نیز موثر خواهد افتاد. هدف اصلی مقاله پیش رو، معرفی رشته مطالعاتی جغرافیای ادبی است که می توان آن را شکلی از نقد ادبی به شمار آورد. این رشته همانطور که از نامش پیداست حاصل برهم کنش جغرافیا و ادبیات است و پیدایش آن با اهمیت یافتن «فضا» و «مکان» در علوم انسانی ارتباط مستقیم دارد. مطالعات مربوط به «فضا» و «مکان» از دهه 1990 در پژوهش های علوم انسانی برجسته شد و بر همین اساس رشته «جغرافیای ادبی» (Literary Geography) و شاخه های مختلف آن مانند نقد جغرافیایی (Geocriticism)، گردشگری ادبی (Literary tourism) و «نقشه نگاری ادبی» (Literary Cartography) پایه گذاری گردید.
در این پژوهش ابتدا مبانی نظری جغرافیای ادبی با تکیه بر مفهوم فضا و مکان طرح می گردد سپس چند شاخه مرتبط با آن معرفی و کاربرد و موقعیت کنونی آن ها در ایران و جهان بررسی می شود؛ در این میان «نقشه نگاری ادبی» به عنوان پیش نیاز جغرافیای ادبی بیش از سایر شاخه ها مورد توجه قرار خواهد گرفت. انجام این پژوهش مستلزم جمع آوری و بررسی منابع متعددی بوده است که برخی از آنها طی مقاله معرفی خواهد شد.
جغرافیای ادبی بستر مناسبی را برای تحلیل و بررسی جنبه های متفاوتی از آثار ادبی فراهم می سازد و داده های به دست آمده از آن برای مطالعات ادبی و جامعه شناسی ادبیات سودمند است. بررسی های این مقاله نشان می دهد مکان های جغرافیایی کارکرد ادبی قابل تاملی در آثار ادبی دارند که معمولا از نظر منتقدان ادبی دور می ماند.
خلاصه ماشینی:
در سالهای اخیر، مطالعات جامعهشناختی محدودی در آثار ادبی و بیشتر با تأکید بر هویت و ارتباط آن با مقولات جغرافیایی مانند «شهر» انجام شده است: حبیبی (1389) میکوشد دگرگونیهای مدرنیستی شهر تهران را در آینۀ ادبیات معاصر و لابهلای سطور نظم و نثر آن روایت کند.
بنابراین، میتوان سیمای این شهرها را در آثار نویسندگان بومی و غیربومی اعم از مهاجران و گردشگران بررسی کرد؛ برای مثال، بهنظر میرسد بازنمایی شهر تهران در داستانهای محمد مسعود، صمد بهرنگی و ملکالشعرای بهار بهعنوان نویسندگان مهاجر به تهران، با داستانهای گلی ترقی، اسماعیل فصیح، مشفق کاظمی و سپانلو بهمنزلة نویسندگان بومی تهران قابل مقایسه است.
4. نقشهنگاری ادبی «نقشهنگاری ادبی»28 ابزاری است برای کشف و تحلیل جغرافیای خاصی در ادبیات؛ ازاینرو، آن را نقطة آغاز جغرافیای ادبی و دیگر زیرشاخههایش میشمارند؛ زیرا هر نوع مطالعهای دربارة مکانهای ادبی، در مرحلة نخست منوط به استخراج عبارتهای مکانمند در ادبیات و مکانیابی آنها روی نقشه است؛ به همین سبب، در پژوهش حاضر این شاخه بیشتر مورد توجه خواهد بود.
در ادامه، به نمونهای از صفحات نقشه بنگرید: (رجوع شود به تصویر صفحه) شکل 8 نقشة ادبی تهران هدف غایی این طرح آن است که نقشهای چندلایه با اهداف پژوهشی و گردشگری برای تمام شهرهای ایران طراحی شود که در آن دیگر مؤلفههای مهم در نقشههای ادبی نظیر محل تولد نویسندگان و شاعران و مکان وقوع روایتهای داستانی نیز لحاظ شده باشد.