چکیده:
فناوری های پیچیده دوران مدرن که تمامی گستره های حیات انسانی را درنوردیده اند، به حوزه روابط میان واحدهای نظام بین المللی، بهویژه در بعد تهدیدها، جنگها و منازعات نیز رسوخ کرده اند و بر پویش های جاری در درون و میان جوامع تاثیر نهاده اند. در حال حاضر، فناوری های اطلاعات و ارتباطات نقش تعیین کنندهای در نظام بین المللی ایفا می کنند. در همین چارچوب، سوال پژوهش حاضر این است که آیا و تا چه اندازهای سه رویکرد نظری کلان روابط بین الملل، شامل واقع گرایی، لیبرالیسم و سازه انگاری، نقش آفرینی گسترش فناوری های اطلاعات و ارتباطات در عرصه بین المللی را در مفهوم پردازی های خود مورد توجه قرار داده اند؟ فرضیه مقاله این است که با گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات، نظریه پردازی روابط بین الملل، تداوم روند تحول مفاهیم و رواج مفاهیم جدید را تجربه خواهد کرد و رویکردهای نظری مسلط روابط بین الملل، به ویژه واقع گرایی و تا حد کمتری لیبرالیسم، در برابر فشار گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات به جرح و تعدیل و انطباق مباحث خود با تحولات فناورانه جاری در عرصه بین المللی روی خواهند آورد.
خلاصه ماشینی:
گسترش این قبیل فناوریها به ویژه در طی بیست وپنج سال گذشته به گونه ای بوده است که ابعـاد نظری و تجربی تمامی حوزههای دانش پژوهـی علـوم اجتمـاعی را تحـت تـأثیر قـرار داده اسـت ؛ به گونه ای که میتوان استدلال کرد که فناوری به طـور عـام و فناوری های اطلاعـات و ارتباطـات به طور خاص در نظریه پردازی علوم اجتماعی به عنوان یک موضـوع مطالعـاتی از حاشـیه بـه مـتن آمده است و در بسیاری موارد محور نظریه پردازی قرار گرفته است ؛ رشته روابط بین الملل نیـز از این روند مستثنا نیست .
گسـتردگی سنت واقع گرایی و پرشماری نظریه پردازان واقـع گـرا در طـول هشـت دهـه سـیطرة آن بـه عنـوان پارادایم مسلط در روابط بین الملل به پیدایی نحله های نه چنـدان کـم شـمار واقـع گرایـی انجامیـده است ، در این چـارچوب، بـرای پرهیـز از اطالـه کـلام و در راسـتای تـأمین اهـداف ایـن نوشـتار، استدلالها بر دیدگاه واقع گرایان مشهور در روابط بین الملل تمرکز خواهنـد یافـت و پـس از آن دیـدگاههـای واقـع گرایانـه ای کـه دانـش پژوهـان متـأخر در مـورد جایگـاه فنـاوری و گسـترش فناوری های اطلاعات و ارتباطات در روابط بین الملل ارائه دادهاند مورد بررسی قرار می گیرند.
بـر همـین اسـاس، والتـز استدلال می کند که فناوری های نظامی جدید مـیتواننـد توانمنـدیهـای نظـامی کنشـگران را تقویـت کنند (١٢٨-١٢٧ :١٩٧٩ ,Waltz)؛ بنابراین ، دست یـابی بـه فناوری های نـوین مـیتوانـد توزیـع قـدرت، به ویژه قدرت نظامی در نظام بین الملل را تغییر دهد و شیوههای نوین منازعه و جنگ میـان دولـت هـا را پدید آورد.