چکیده:
محکومیت بی گناهان یکی از مصادیق خطاهای قضایی است. بنابراین، این برداشت که این دو مفهوم را معادل هم می داند نادرست است. البته، مهم ترین مصداق خطای قضایی، محکومیت افراد بی گناه است. بی گناهی می تواند واقعی و یا حقوقی باشد. منظور از بی گناه واقعی یعنی محکومی که اساسا جرم انتسابی را مرتکب نشده و به اصطلاح ناکرده بزه است. بی گناه حقوقی، محکومی است که رفتار مجرمانه انتسابی را مرتکب شده است ولی محکومیت وی از طریق نقض تشریفات دادرسی عادلانه حاصل آمده است. این تقسیم بندی به رغم برخی مزایا تا حدودی گمراه کننده است. زیرا در بسیاری از موارد عملا بی گناهی واقعی و حقوقی بر هم منطبق می شوند. برای نمونه، پژوهشگرانی که قایل به این تقسیم بندی هستند مواردی مانند عدم کفایت ادله اثبات را از نوع خطای شکلی و فنی می دانند. در حالی که اصولا متهم زمانی بی گناهی واقعی اش ثابت می شود که ادله ای که جرم او را ثابت و فرض بی گناهی او را نقض کنند وجود نداشته باشند. در واقع، محکومیت بی گناهان، محکومیتی است که مبتنی بر ادله نادرست یا مخدوش است. به رغم وجود اختلاف نظرها، اغلب پژوهشگران، مفهوم مضیق بی گناهی یعنی بی گناهی واقعی و نیز ضابطه عینی یا رسمی در تشخیص بی گناهی را مبنای مطالعات خود در زمینه محکومیت بی گناهان قرار داده اند.
خلاصه ماشینی:
بـه عبـارت دیگـر، آیـا منظـور از بیگناهان، افراد ناکرده بزهاند یا افرادی را که واقعا مرتکب جـرم شـدهانـد امـا محکومیـت آنها با نقض حقوق قانونی آنها به دست آمده نیز شامل میشود؟ این اخـتلاف زمـانی جـدیتـر مـیشـود کـه برخـی از محققـان و حقوقـدانان واژههـای "محکومیت بیگناهان "٢ و "خطـای قضـایی"٣ را معـادل و بـه جـای هـم بـه کـار مـیبرنـد.
در واقع ، مسأله ی مهمی که مطرح میشود آن است کـه وقتـی از محکومیـت یک بیگناه- به عنوان یکی از آسیب های جـدی نظـام عـدالت کیفـری- صـحبت مـیشـود منظور چیست و شامل کـدام دسـته از محکومیـت هـای نادرسـت مـیشـود؟ چـه ضـوابط و معیارهای اختصاصی وجود دارند تا بتوانیم بگوییم محکومیت بیگناهان (گفتار دوم) واقـع شده است ؟ علاوه بر این ، لازم است پیش از آن، بررسی کنیم که چه تمایزی یا به عبـارت دیگر چه رابطه ای بین این مفهوم با مفاهیمی مانند دادرسی عادلانه - که فرض بیگنـاهی از اصول بنیادین آن محسوب میشود- و خطای قضایی وجود دارد.
شاید علت اصلی که پژوهشگران را به انتخاب مفهـوم مضـیق متمایـل کـرده اسـت ایـن باشد که در واقع گمراهکننده است که واژهی محکومیت بیگناهـان را یـک واژهی جـامع در نظر بگیریم که هم شامل خطاهای شکلی و هم بیگناهی واقعی شود، زیـرا فـردی کـه براساس خطاهای نوع اول محکومیت پیدا کرده، واقعا بیگناه نیست بلکه او بیگناه حقوقی ١- دادنامه شماره ١٩٨-١٣٧٢/١١/١٧ در کریم زاده، احمد، نظارت انتظامی در نظام قضایی، تهران: نشر آیدا، چاپ نخست ، ١٣٧٦، ص ٣٩١.