چکیده:
این نوشتار میکوشد ضمن پرسش از چیستی تجربههای نزدیک به مرگ و اطلاع از جزئیات و ابعاد متنوع آن، نحوه دلالت آن را در اثبات آگاهی مستقل از کالبد فیزیکی و تداوم حیات انسان پس از مرگ، محل بحث و بررسی نقادانه قرار دهد. بررسیهای به عملآمده در نهایت نشان میدهد که اگرچه هیچ ویژگی یا نوع خاصی از تجربههای نزدیک به مرگ به تنهایی نمیتواند نظریه بقا را به انتخابی موجه بدل کند، اما هنگامی که مجموعهای از ویژگیها یا انواعی از تجربههای نزدیک به مرگ با این هدف مطمح نظر قرار میگیرد، انتخاب فرضیه بقا صورت معقولتری مییابد. اما از آنجا که وقوع مرگ زیستشناختی درباره هیچ یک از تجربهگران قابل اثبات نیست، نمیتوان صرفا با استناد به این پدیده، درباره سرانجام آگاهی انسان پس از توقف کامل و برگشتناپذیر فعالیتهای مغزی نظریهای بنا نهاد. به این ترتیب، صرفا میتوان روایتی حداقلی از فرضیه بقا را در باب تجربههای نزدیک به مرگ محتمل دانست. بر این اساس، فرضیه بقا به امکان وجود آگاهی فارغ از کالبد فیزیکی در انسان فرو کاسته خواهد شد. به نظر میرسد مجموعهای از شواهد و قراین ناظر به تجربه نزدیک به مرگ میتواند ما را در انتخاب این روایت محدود از فرضیه بقا موجه جلوه دهد.
خلاصه ماشینی:
البته در این میان ، برخی با نظر به افـق هـای مـبهم پـیش روی محققان در باب تعریف متقن «مرگ »، اصرار دارند تا در موارد ناظر به ایـن پدیـده به جای استفاده از اصطلاح مرگ بالینی، از همان مفهوم مبهم «وضعیت نزدیک به مرگ » (near-death state) استفاده کنند (١ :١٩٩٧ ,Elsaesser Valarino).
اما با وجود این ، به نظر میرسد اغلب فیلسوفان و الاهیدانـانی که به ادیان ابراهیمی تعلق خاطر دارند، از نتیجه بیش از سی سال تلاش پژوهشگران در حوزه مطالعات مربوط به تجربه های نزدیک به مرگ به سادگی گذشـته انـد و در بیشـتر موارد آن را جدی نگرفته اند، حال آنکه برخی از نتایج این پژوهش ها علاوه بر آنکـه تـا کنون به وضوح محل بحث فلسفه و الاهیات بوده است ، افق هـای جدیـد و یافتـه هـای حیرت انگیزی را پیش روی فیلسوفان و الاهیدانان قرار میدهد.
اما آیا در تجربه های نزدیک به مرگ ، شواهد و قراین قابل توجهی به چشم میخورد که حاکی از وجود آگاهی مستقل از مـاده در انسـان و امکـان تـداوم آن پـس از مـرگ باشد؟ به اعتقاد برخی، مهم ترین دلایل فراروان شناختی ارائه شده در اثبات حیات پس از مرگ عمدتا ناظر به خاطرات زندگیهای قبل ، تجربـه دیـدار بـا درگذشـتگان و تجربـه مرگ و بازگشت دوباره به زندگی بوده است .