چکیده:
هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش گروهی رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) بر بهبود کیفیت زندگی و کاهش تکانشوری بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک بود. این پژوهش به شیوهی شبه آزمایشی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعهی آماری این پژوهش را کلیه مردان مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک مراجعهکننده به مطبهای روانپزشکان و بخش روانپزشکی بیمارستان امام رضا شهر خرمآباد در سال 1392 تشکیل میدهند. با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، بر اساس ارجاع متخصصان اعصاب و روان، 40 مرد مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک، از بین 50 مراجعهکننده به مطبهای روانپزشکان و بخش اعصاب و روان بیمارستان امام رضا، با توجه به پذیرش بیمار برای شرکت در پژوهش، در وهله اول و انجام مصاحبه بالینی بر اساس DSM-IV انتخاب شدند. به این صورت که از بین مردان ارجاع دادهشده افرادی که نمره بالاتر از (80P). با توجه به یافتههای این پژوهش آموزش مهارت رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT)، با فراهم کردن توانایی درک روابط خود با دیگران میتواند به کاهش رفتارهای تکانشی و بهبود کیفیت زندگی بیماران دوقطبی نوع یک شده و استفاده از این روش درمانی برای مبتلایان به اختلال دو قطبی نوع یک در جامعه ایرانی پیشنهاد میشود.
خلاصه ماشینی:
com@yazdan٥٢ دیالکتیکی (DBT)، با فراهم کردن توانایی درک روابط خود با دیگران میتواند به کاهش رفتارهای تکانشی و بهبود کیفیت زندگی بیماران دوقطبی نوع یک شده و استفاده از این روش درمانی برای مبتلایان به اختلال دو قطبی نوع یک در جامعه ایرانی پیشنهاد میشود.
Saxena, Leckman, Stein, Matsunaga & Wilhelm / / به گونه ای که شیوع آن در پنجمین راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی برای یک دوره ١٢ ماه ٠/٦ درصد و نسبت مردان به زنان ١/١ به ١ گزارش شده است .
Davison, Neal, Kring & Johnson / / به مدت یک ساعت در هفته ، تماس ها یا مشاوره های تلفنی با درمانگر (برای کاهش رفتارهای خودکشیگرایانه و اطمینان از تعمیم مهارت آموزی به خارج از جلسات درمانی) و جلسات تیم متخصصان به منظور حمایت از درمانگران DBT و جلوگیری از فرسودگی شغلی (باهس و همکاران ١، ٢٠٠٤؛ سولر، پاسکال و تیانا و همکاران ٢، ٢٠٠٩).
Swann, Janicak, Calabrese, Dilsaver, Morris, Petty & Dais 6.
Mcquillan, Nicastro, Guenot, Girard, Lissner & Ferrero / هارلی، کریگان ، جاکوبو و فاوا١ (٢٠٠٩) رفتاردرمانی دیالکتیکی مبتنی بر مهارت ها را به صورت گروهی برای بیماران مبتلا به افسردگی اساسی بکار بردند و دریافتند که در گروه مداخله کاهش پردازش هیجانی با کاهش نشانه های افسردگی مرتبط بوده است .
Nelson-Gray, Keane, Hurest, Mitchhell, Warburton & Chok / / رفتاردرمانی دیالکتیکی و مهارت آموزی گروهی آن در کاهش تکانشگری، خودآسیبی، تنظیم هیجان و بهبود بخشیدن به تعدادی از مسائل خلقی و هیجانی نظیر افسردگی، اضطراب ، خشم بیثباتی عاطفی و تحریک پذیری است (ون دن ، بوش ، کوتر، استینجن ، ورهول و برینک ١، ٢٠٠٢؛ کروگر، شوگر، ولریجا، رودریگر، رینکر و ردولف ٢، ٢٠٠٦ و میلر، راتوس و همکاران ، ٢٠٠٧).