چکیده:
نماد، کلمه یا شکلی است که معنایی فراتر یا غیر از آن لفظ و شکل را به مخاطب القا می کند. یکی از نمادهای مهم که معرف حرفه پزشکی و دارو و درمان است، «کادوسه» است. کادوسه تصویر دو مار است که به دور یک عصا یا به شکل باز گشاده بالی قائم پیچیده اند، اگرچه این نماد به «اسکلپیوس»، رب النوع پزشکی در یونان نسبت داده شده است، اما ریشه های تاریخی وجود دارد که عصای کادوسه در تمدن ها و آیین های ایران دیده شده است. چنانکه تامل می شود مهم ترین عنصر این نماد مار است که در تمدن های قدیم ایران نماد زندگی، حاصلخیزی و باروری بوده است. در آیین مهرپرستی نیز، مار، نماد زمین است که با لیسیدن خون گاو کشته شده به دست مهر، باروری و آماده شدن برای تجدید حیات را القا می کند. این مقاله به بن مایه های اساطیری مار در تمدن ها و آیین های ایران باستان و پیوند آن با زندگی و درمان و پزشکی می پردازد.
خلاصه ماشینی:
کادوسه تصویر دو مار است که به دور یک عصا یا به شکل باز گشاده بالی قائم پیچیده اند، اگرچه این نماد به «اسکلپیوس »، رب النوع پزشکی در یونان نسبت داده شده است ، اما ریشه های تاریخی وجود دارد که عصای کادوسه در تمدن ها و آیین های ایران دیده شده است .
درباره طبابت و دانش پزشکی فریدون قراین متعددی در متن های اوستایی وجود دارد که نشان میدهد فریدون بسان طبیبی حاذق و پزشکی ماهر مورد حرمت و احترام ایرانیان بوده است «و این امر صراحتا از عبارتی در یشت ١٣ بند ١٣١ برمیآید که طی آن فروهر گرونده پاک، فریدون پسر آثویه ، از بهر ایستادگی در برابرگری (= جرب ) و تب و رنجوری (؟) لرز (= تب سرد) و بیماری سخت (؟) از سوی علمای دینی و شعرای مذهبی مزدیسنان ستایش و نیایش شده است .
) / شکل ٦: (سپنتا، بیتا) اما نگارنده با تأمل در آثار به دست آمده از تمدن های باستانی ایران ، تندیس ها و نقش های مربوط به آیین های ایرانی بدین نتیجه رسیدند که هرچند این نماد به یونانیان نسبت داده شده ، لیکن ایرانیان در ایجاد بن مایه اصلی نماد کادوسه نقش داشته اند.
در نقش های به جایمانده بر روی سفالینه های باستانی (حدود ٥٠٠٠ تا ٢٠٠٠ سال پیش از میلاد) که در سراسر ایران یافت میشود، مارها از تقدس برخوردار بوده اند، در این نقش ها، مار در کنار آب ، زمین ، خورشید، رودها و کوه ها نه فقط یک حیوان موذی و اهریمنی نیست ، بلکه نشانه ای است از حیات و زندگی و شکوه و اقتدار.
این امر در زبان ها و فرهنگ های دیگر نیز دیده میشود: یکی از واژگانی که در زبان عربی به مار اطلاق میگردد «حیه » است .