خلاصه ماشینی:
"محمد عزیزی-تهران آواز مهر چشمان تو تلفیقی از شعر و شرابست گیسوی تو چون گلحریر نرم خوابست در ظلمت شبهای غربت،نازنینا چشمان تو چون خندههای آفتابست چشمان تو،آواز خوان و پر ترانه همچون ستاره در کنار ماهتابست عکس تو در قاب ملال انگیز چشمم زیباترین تصویر این فرسوده قابست اندوه دل در تلخی سنگین غربت منظومهی بالا بلند هر کتابست گیسوی تو،هنگام لرزش،روی شانه خاتون قصر من،چنان امواج آبست در آرزوی لحظههای با تو بودن در سینهام،دل،هر زمان،در التهابست اکبر بشاگردی-بندر عباس آوازهای صبح از نگاهت سپیده میبارد شب ما را ستاره باران کن (به تصویر صفحه مراجعه شود) نی لبک میزند کسی در شب عاشقی زیر ماه در نجواست (به تصویر صفحه مراجعه شود) چه کسی باغ را به غارت برد باد یا دست قهر گلچینان؟!"