چکیده:
زمینه: ایده توسعه پایدار، به طور هم زمان«توسعه و بازده اقتصادی» و «رفاه اجتماعی» را به همراه «حفظ پایداری محیط طبیعی و بازیابی منابع سرزمین» تجویز می نماید آنچه به طور آشکار نتایج پژوهش ها و اقدامات در این زمینه را زیر سوال می برد، ناکارمدی آنها در پایدار نمودن محیط زیست انسانی جهت حیاتی درخور و متعالی است. از این روی، به نظر می رسد جهان به تعریف جدیدی از مفهوم توسعه پایدار نیاز دارد که در آن، علاوه بر حفظ و ارتقاء جنبه های محیطی، اجتماعی و اقتصادی، تعالی اخلاق و فرهنگ انسانی و تکامل روحی او را نیز مورد توجه قرار دهد تا بتوان به چهارچوبی مناسب جهت حیاتی ارزشمندتر و درخور شان و منزلت مقام انسان به عنوان جانشین خالق در زمین دست یافت. این مقاله به بررسی ضرورت و چگونگی ورود مفاهیم اخلاقی و معنوی به مثلث سنتی توسعه پایدار می پردازد و با تحلیل و تجمیع نظرات و مطالعات، مولفه های این بعد چهارم توسعه پایدار را تبیین می نماید.نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد که اهداف نهایی فرایند توسعه پایدار -که به عنوان بعد جدید چهارم مطرح می شود- به جای تاکید براحساس رضایت درونی افراد، باید بر تعالی و کسب خیر معنوی و به منصه ظهور رساندن قابلیت های الهی روح انسان متمرکز باشد.گسترش عدالت و خیرخواهی، هم دردی و شفقت، احترام به قوانین طبیعی، روشن بینی، کسب فضایل اخلاقی و در نهایت تلاش جهت تجلی اسماء الهی در وجود خویش، از اهداف مطرح در این دیدگاه می باشند.
خلاصه ماشینی:
اگرچه در مشهورترین تعریف ارائه شده از ایده توسعه پایدار توسط کمیسیون توسعه محیط زیست سازمان ملل، مفهومی کاملا اخلاقی نهفته است که عبارتاست از: «در نظر گرفتن غیرخود در هنگام انجام یک عمل» که درواقع همان اخلاق کاربردی است، اما در سیاستها، خط مشیها و شاخصهای تدوین شده، کمتر نشانی از این جنبه تعریف دیده میشود.
در این چارچوب، ارتباط میان اقتصاد انسانی و منابع کره زمین، چنین به تصویر کشیده شده است: در سطح اول یا قاعده یک مثلث فرضی، که پشتیبان هر عمل و هر اقدامی است، ابزارهای نهایی8 قرار دارد که توسط آنها تمام زندگی و تبادلات اقتصادی ایجاد و حمایت میشوند.
بدون شناخت ظرفیت و آستانههای محیط طبیعی از یک سو، نیازهای واقعی انسان و فراتر از آنها، ارزشهای متعالی و الهی او و ایجاد ارتباط و بازخور میان آنها، حصول به اهداف توسعه پایدار و در واقع پایداری حیات درخور انسان، تضمین نمیشود.
در این میان بهنظر میرسد هدف از حصول به اهداف نهایی توسعه پایدار بجای احساس رضایت درونی، باید بر تعالی و کسب خیر معنوی و الهی و به منصه ظهور رساندن قابلیتهای الهی روح انسان متمرکز باشد.
از مؤلفههای مطرح برای این بعد چهارم توسعه در این دیدگاه عبارت از: گسترش عدالت و خیرخواهی، همدردی و شفقت، احترام به قوانین طبیعی و مخلوقات دیگر، روشن بینی، کسب فضایل اخلاقی و عبادت خالق و حیرت از آفرینش جهان، احساس یکپارچگی با آن و در نهایت تلاش جهت تجلی اسماء الهی(که به منصه ظهور رسیدن نهایت خیر و خوبی است) در وجود خود، میباشند.