چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر متغیرهای مولفه های مهارت های زندگی و خودکارآمدی جمعی بر رضایت از زندگی به روش تحلیل مسیر در میان دبیران متوسطه ناحیه 1 شهر ارومیه انجام شد. در این پژوهش توصیفی- همبستگی، جامعه آماری پژوهش تمام دبیران زن و مرد مدارس دولتی متوسطه ناحیه 1 ارومیه بودند. از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده متناسب با حجم جامعه آماری دبیران مدارس مختلف استفاده شده است. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه تعدیل شده مهارت های زندگی ساعتچی و همکاران، پرسشنامه کارآمدی جمعی معلمان گودارد و همکاران و پرسشنامه رضایت از زندگی داینر و همکاران استفاده شد. استفاده از روش آلفای کرونباخ نشان داد ابزارهای به کاررفته در پژوهش از اعتبار و ثبات بالایی برخوردارند. ضریب پایایی مهارت های زندگی، خودکارآمدی جمعی و رضایت از زندگی به ترتیب 92/0، 83/0 و 82/0 محاسبه شدند. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد خودکارآمدی جمعی معلمان بر رضایت از زندگی آنان اثر مستقیم مثبت و معنادار دارد. همچنین نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که ارتباط موثر، تصمیم گیری، تفکر انتقادی از مولفه های مهارت های زندگی بر خودکارآمدی جمعی اثر مستقیم مثبت و معنادار دارد. نتایج دیگری نشان داد ارتباط موثر، تصمیم گیری و تفکر انتقادی اثر غیرمستقیم بر رضایت از زندگی در میان معلمان دارند. همچنین نتایج به دست آمده نشان داد خودکارآمدی جمعی معلمان با خودآگاهی، روابط بین فردی، ارتباط موثر، مدیریت هیجان، تصمیم گیری، حل مسئله، تفکر خلاق و تفکر انتقادی رابطه مثبت و معناداری دارد و خودکارآمدی جمعی با رضایت از زندگی نیز رابطه مثبت و معناداری دارد.
خلاصه ماشینی:
"این بوده که اگر دانشآموزان ما در نتیجه تدوین برنامههای درسی مناسب، و از طریق آموزشهای رسمی و الگوبرداری رفتاری از افرادی که با آنها بیشترین ارتباط موثر را دارند، بخواهند از سازههای مهارتهای زندگی، خودکارآمدی جمعی و رضایت از زندگی بهرهمند شده و یاد بگیرند، چه افرادی در درجه اول موثرتر و بهتر از معلمان میتوانند این نقش را بر عهده بگیرند، و اگر خود معلمان واجد چنین مهارتها و شرایطی نباشند و نتوانند آن مفاهیم را در رفتار، گفتار و عمل به دانشآموزان به خوبی انتقال دهند، آیا آموزش و پرورش و مدرسه و برنامه درسی ما به اهداف مورد نظر خود خواهد رسید؟ پیشینه پژوهش الف.
همچنین میتوان چنین استنباط کرد که خودکارآمدی جمعی معلم که شامل عقاید مثبت سایر همکاران در توانایی تمامی دانشآموزان در مدارس برای موفقیت نیز است و یک برداشت مبتنی بر قضاوت ذهنی مثبت نسبت به شایستگی همکاران است، از این رو توانایی اثرگذاری بر متغیر رضایت از زندگی را که در اینجا، قضاوت کلی از زندگی تعریف شده و یکی از سه مولفه مفهوم نظری بهزیستی ذهنی مثبت نیز است، دارد.
همچنین با توجه به تاثیر غیرمستقیم و با واسطه مولفههای مهارتهای - Markman & Stanle y - Adler & Fagley زندگی با متغیر رضایت از زندگی و نتایج پژوهشهای متعدد، میتوان استنباط کرد که کارآمدی جمعی سازهای است که نقش واسطهای خوبی با سازههای متعدد (اینجا رضایت از زندگی) دارد، و به نظر میرسد تخصص و شایستگی معلمان و باور به داشتن تواناییهای مشترک گروهی که نشاتگرفته از حس کارآمدی جمعی و همچنین برخورداری از مهارتهای زندگی در آنهاست، منجر به افزایش رضایتمندی درونی در زندگی آنها شده و داشتن این ویژگیها در موفقیت و عملکرد کاری آنها نیز موثر واقع شود."