چکیده:
گرایش به فحشا، یکی از آسیبهای اجتماعی است که جوامع در دوره های زمانی متفاوت، همواره با آن مواجه بوده اند. در زمان صفویه، در بین گروههای مختلف اجتماعی این رفتارهای غیر اخلاقی،تحت تاثیر عوامل متعددی در مناطق مختلف، با شدت و ضعفهایی بروز میکرد. یکی ازعوامل مهم که باعث شده بود آمار گرایش به فحشا به صورت چشمگیری در جامعه افزایش پیدا کند، مهاجرت اقوام مناطق شمالی بود که در بیشتر موارد به اجبار به داخل کشور کوچ داده شدند و به صورت برده مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفتند و باعث رونق کار قهوهخانهها و روسپی خانه ها شدند. از عوامل دیگرمیتوان به جنبه های اقتصادی فعالیت این گروه در جامعه اشاره کرد.عایداتی که از پرداخت مالیات این گروه نصیب دولت میشد، به قدری برای مقامات دولتی اهمیت داشت که به عنوان مانعی در برابرمبارزه با فعالیت روسپیان مطرح میشد؛ توجه دربارصفوی، به ویژه شاه، نسبت به این زنان نیز از دیگر عوامل توجیه فعالیت این گروه در جامعه بود. با این وجود،فعالیت این گروه، نارضایتی عمومی را به دنبال داشت که گاهی منجر به قتل مرتکبین به این اعمال میشد. حکومت صفویه در دوره های مختلف تمهیداتی برای مبارزه با این آسیب اجتماعی اندیشید و با حمایت روحانیون، به محدود کردن فعالیت فواحش پرداخت و به صورت مقطعی موفقیتهایی نیز به دست آورد؛ اما ضعف حکومت مرکزی و گسترش فساد در ارکان مختلف دولت، مانع از حصول موفقیت کامل در این زمینه شد و سرانجام گسترش این آسیب اجتماعی،یکی از عوامل زمینه ساز سقوط و انحطاط دولت صفوی گردید.
خلاصه ماشینی:
"استفاده از فواحش در مجالس و بزمها توسط شاه و دیگر بزرگان و پرداخت انعام های شاهانه، یکی از انگیزههای این افراد برای ادامهی فعالیت غیر اخلاقی آنها در اجتماع بود.
او فرمانی مبنی برمنع استعمال مسکرات صادر کرد، زیرا بادهگساری باعث رونق کار فواحش شده بود، آنها در حجرات و خانهها و محلات مرتکب فسق و فجور میشدند و مبالغ زیادی به سرکار دیوان به عنوان «ترجمان» میرساندند؛ شاه عباس از این مبالغ صرف نظر کرد و دستورداد: « ...
واکنش های اجتماعی نسبت به هم جنس گرایی هم جنس گرایی یکی از آسیب های اجتماعی بود که بعضی از نویسندگان مانند شاردن، معتقد بودند از عثمانی به ایران سرایت کرده است، در حالی که شواهد نشان میدهد که مقارن با به قدرت رسیدن شاه اسماعیل، درنقاط مختلف ایران، بهویژه در خراسان و هرات، این رفتار غیراخلاقی شیوع داشت(واصفی، 1350: 2/ 344).
در مکافات نامه ازصدرو این فرمانها و بی اثر بودن آنها انتقاد شده است: از آن داده فتوی به منع شراب که بودند مست از می ارتیاب 1 بکردند بیت اللطف را قرق که گیرند از بچهها مشتلق نموده ز لهو و قمار اجتناب که دین باختن را نمایند باب (جعفریان، 1379: 3/ 1247) پس از استیلای افغانها بر اصفهان و اسارت شاه سلطان حسین و خانوادهاش، جانشین او شاه تهماسب دوم، مخفیانه از اصفهان خارج شد و با همراهان خود، به سمت آذربایجان حرکت کرد.
اما شاهان پس از او قاطعیت وی را نداشتند و حتی خود به این آسیبها دچار بودند، همین امر باعث شده بود تا فرمانهای آنها برای کنترل آسیبهای اجتماعی، ضمانت اجرایی لازم را نداشته باشد."