چکیده:
hز نظر این مقاله، کودتای 15 ژوئیه در ترکیه ناشی از انحراف در مفهوم نوعثمانیگرایی و تیپ ایدهآل آن بوده است. در واقع، این مفهوم بعد از سال 2002 در قالب چهار مدل الهامبخشی، فعالگرایی غیراجبارآمیز، فعالگرایی اجبارآمیز و مدل جوانک بزدل در دو عرصه داخلی و خارجی عمل کرده است، که سه مدل آخر با انحراف در مدل الهامبخشی، زمینههای کودتا را فراهم کردند. ضدکودتای اردوغان هرچند سبب تضعیف جامعه مدنی خواهد شد، اما توان زایلکردن آن را ندارد، بلکه صرفا پیشروی آن را به تأخیر میاندازد. سیاستهای اردوغان در برساختن تیپ ایدهآل نوعثمانیگرایی به عنوان الگویی در دو حوزه داخلی و خارجی، با تناقض روبهروست و در آینده نه چندان دور گرفتار ظرفیتهای کارای همین جامعه مدنی شده و قدرت را واگذار خواهد کرد. دوران اردوغان از این پس دوران تمرکز بر بحرانهای داخلی از منظر پلیسی و تساهل منفعلانه در سیاست خارجی خواهد بود.
of the paper believes that the July 2016 Coup in Turkey is a result of deviation from Neo-Ottomanism and its prototype model. In fact the concept grew up after 2002 in the following models: Aspirational model، Optional Activism، Forced Activism and finally Coward Teenager model at domestic and external levels and actually the coup was led by the three latters along with a deviation from the first، aspirational model.
President Erdogan actions against the coup although will weaken the civil society but will not eradicate it at all. They will just delay civil society's advancement.
Erdogan' policies to realizing a prototype Neo-ottoman political system will face a contradiction and in a very near future they will loose in favor of the civil society. Erdogan' era from now on will have to focus on internal crises while being passive in the field of foreign policy.
خلاصه ماشینی:
این الگو هرچند در یک برهه زمانی با تلاش های داخلی و تعاملات سازنده خـارجی در قالـب مدل الهام بخش شکل گرفت ، اما بعد از تحولات جهان عرب در قالب مـدل هـای فعـال گرایـی غیراجبارآمیز، فعال گرایی اجبارآمیز و مدل جوانک بزدل در مقاطع مختلف دچار انحراف شد و همین امر زمینه های لازم را برای کودتا ایجاد کرد.
نوعثمانیگرایی؛ نوستالوژی یا واقعیت نظری برای اولین بار، نوعثمانیگرایی در ١٩٧٤ به صورت آشکار به عنوان اتهامی از سوی یونـانیهـا در جریان تصرف قبرس بـه تـرکهـا نسـبت داده شـد و در ادامـه ، تورگـوت اوزال از دیـدی تاریخی، تئوریک و اثباتی سعی کرد تا ظرفیت های مثبت این مفهوم را در راسـتای منـافع ملـی ترکیه احیا کند، هرچند در عمل ره به جایی نبرد (٢ :٢٠٠٩ ,Onar)، اما دهه ٢٠٠٠ دوران احیا و ظهور تئوریک و پراتیک نوعثمانیگرایی بود؛ جایی که تکنوکرات هـای اسـلامی بـا تفسـیری جدید سعی کردند آن را به مبنای تحرکی نوین در سیاست داخلی و خارجی ترکیه تبدیل کنند (٢٤ :٢٠٠٧ ,Yavuz) .
در واقع ، کودتا نه تهدید بلکه فرصتی برای اردوغان بود تـا بـا حذف مخالفان به سیاست های خویش جامه عمل بپوشاند؛ اما نـوع عملکـرد اردوغـان در ایـن مدت کوتاه نشان داد که بازگشـت بـه نوعثمـانیگرایـی تیـپ ایـده آل در ایـن قالـب امنیتـی و ترسناک، در حالی که همچنان کردها در حال مبارزه اند و جریان های مخالف دیگر در بن بسـت امنیتی و فضای رعب آور قرار گرفته اند و اقتصاد ترکیه به شدت دچار بحران شده ، بسیار دور از ذهن است و چنین شرایطی نمیتواند بستری برای تعامل ، تساهل و ادغـام در حـوزه داخلـی و شکل دهی به آن تیپ ایده آل ایجاد کند.