چکیده:
این مطالعه ، یک مدل برنامه ریزی آرمانی را جهت تخصیص بهینه استانی منابع بودجه در راستای تحقق آرمان های عمده کلان اقتصادی و اجتماعی کشور شامل کاهش نرخ بیکاری، کاهش نابرابری درآمدی و افزایش تولید و اشتغال و سطح سرمایه اجتماعی ارائه میدهد. مدل طراحی شده ، سطح بهینه تخصیص منابع بودجه را به استان های کشور به طوری که در راستای تحقق آرمان ها باشد تعیین مینماید. نتایج تجربی برای استان های کشور بر پایه ده شاخص عمده شامل سهم جمعیتی استان ، سهم تولید ناخالص داخلی استان از کشور، نرخ بیکاری استان ، نرخ باسوادی، نرخ مشارکت اقتصادی، ضریب نفوذ اینترنت ، ضریب جینی، نسبت ارزش افزوده بخش های عمده کشاورزی، خدمات و صنعت و معدن نشان میدهد که اولا همگرایی نسبی در توزیع بهینه استانی سهمی اعتبارات بودجه عمومی کشور وجود دارد و ثانیا تحقق آرمان های تعیین شده در استان های بیشتر توسعه یافته نیازمند تخصیص سطوح بالاتری از منابع مالی و بودجه ای نسبت به استان های کمتر توسعه یافته میباشد و در واقع بیشتر هزینه بر است . از این رو در راستای دستیابی به توسعه متوازن و همگرای منطقه ای و رفع نابرابریها و ناهمگنیهای فضایی و مالی کشور پیشنهاد میگردد که به اندازه سهم تخصیص منابع بودجه به استان های کمتر توسعه یافته افزوده شود و سهم تخصیص منابع بودجه استان های مختلف همگرا شود.
This study، offers a Goal Programming model for optimal allocation of provincial budget resources in order to achieve macroeconomic and social goals of country include unemployment and income inequalities reduction and production and employment and social capital increasing. The designed model determines optimum proportion of provinces in budgetary resources in order to achieve goals. Empirical results based on ten provincial indicators include the unemployment rate، GINI coefficient، literacy rate، internet penetration rate، economic participation rate، the province proportion of domestic production and the province proportion of industrial، mining، services and agricultural value added، show that، there is relative convergence in distribution of proportion in public budget resources، and also achieving goals in the more developed provinces needy higher levels of the budget proportion of the province of the less-developed. Therefore، in order to achieve more balanced development and regional convergence and the elimination of inequalities and spatial heterogeneity and financial recommended the allocation of budgetary resources to less developed provinces must be increase and the budget proportion of the provinces converges.
خلاصه ماشینی:
"ir تاریخ دریافت : ٩٤/١٠/٢٨ تاریخ پذیرش : ٩٥/٠٤/٠١ چکیده این مطالعه ، یک مدل برنامه ریزی آرمانی را جهت تخصیص بهینه استانی منابع بودجه در راستای تحقق آرمان های عمده کلان اقتصادی و اجتماعی کشور شامل کاهش نرخ بیکاری، کاهش نابرابری درآمدی و افزایش تولید و اشتغال و سطح سرمایه اجتماعی ارائه میدهد.
نتایج تجربی برای استان های کشور بر پایه ده شاخص عمده شامل سهم جمعیتی استان ، سهم تولید ناخالص داخلی استان از کشور، نرخ بیکاری استان ، نرخ باسوادی، نرخ مشارکت اقتصادی، ضریب نفوذ اینترنت ، ضریب جینی، نسبت ارزش افزوده بخش های عمده کشاورزی، خدمات و صنعت و معدن نشان میدهد که اولأ همگرایی نسبی در توزیع بهینه استانی سهمی اعتبارات بودجه عمومی کشور وجود دارد و ثانیا تحقق آرمان های تعیین شده در استان های بیشتر توسعه یافته نیازمند تخصیص سطوح بالاتری از منابع مالی و بودجه ای نسبت به استان های کمتر توسعه یافته میباشد و در واقع بیشتر هزینه بر است .
بر همین اساس با توجه به سازگاری و ویژگیهای مطلوب مدل برنامه ریزی آرمانی و در راستای کاهش نابرابریهای منطقه ای و استانی در کشور، در این تحقیق این مدل در سطح کلان کشور و با تمرکز بر شاخص های استانی برای مدل سازی تخصیص بهینه بودجه استانی استفاده شده است .
٣- روش تحقیق در این بخش ، در راستای تخصیص بهینه منابع بودجه ای عمومی به صورت استانی با لحاظ تحقق آرمان های استانی، مدل برنامه ریزی آرمانی طراحی و ارائه میگردد."