خلاصه ماشینی:
"حکم امامت،طریق اثبات آن و امکان قطع آن آیا نصب امام تکلیف واجب شرعی است یا عقل حکم به نصب امام میکند؟آیا نصب امام بر خداوند واجب است یا بر مردم؟آیا میشود برای لزوم نیاز به امام، برهانی عقلی ارائه کرد یا تنها اجماع و دلیل سمعی وجود دارد؟آیا برای زندگی جمعی انسانها وجود امام لازم است یا زندگی فردی آنها؟آیا وجود امام برای امور دنیوی انسانها ضرورت دارد یا امور دینی؟آیا هیچ زمانی میشود که امام بر روی زمین نباشد؟آیا نداشتن حکومت و ریاست به معنی عدم وجود امام است؟ در میان متکلمان معتزلی،معتزله بغداد به وجوب عقلی امامت(عبد الجبار معتزلی، شرح اصول خمسه،ص 514) بر مردم به جهت اشتمال بر مصالح دینی و دنیوی انسانها، (همان)معتقدند معتزله بصره اعتقاد به وجوب سمعی و اجماعی امامت دارند؛چراکه امام از نگاه آنان آورنده شریعت نیست که ضرورتی نسبت به آن لحاظ شود،بلکه در تنفیذ برخی احکام شرعی،همانند اقامه حدود و حفظ سرزمین اسلامی،به وجود او نیاز است (همان،ص 509).
مقام امامت و نحوه تعیین آن آیا امام به وسیله خداوند و از طریقی که به او برسد تعیین میشود یا توسط خود مردم انتخاب میگردد؟ آیا ویژگیهای منحصر به فردی همچون عصمت یا تعلق به خاندان خاص برای شخص امام ضروری است؟ آیا امام باید افضل از تمام افراد جامعه باشد؟آیا امام جز حکومت تشریعی،دخالت یا ریاستی در عالم تکوین نیز دارد؟ میتوان گفت از دیدگاه معتزله و اشاعره امام دارای شروطی است که مهمترین آنها دارندگی نصب خاص قبل از امامت،اجتهاد،ورع،قدرتوقوت قلب، افضلیت در شرع،اخلاق و سیاست،دارندگی استقلال رای،مرد بودن و قریشیبودن است."