چکیده:
پول، یکی از مفهومهای چالشبرانگیز اقتصاد است و میتوان تفسیرهای آن را به تعداد مکتبها و نحلههای فکری اقتصاد، متکثر و متنوع دانست. در تحقیق پیش رو در پی فهم پول نه از دید فقهی بلکه از نگاه فلسفی هستیم. پرسش اصلی تحقیق حقیقتشناسی پول از رهگذر فلسفی است. فرضیه تحقیق به تبعیت از بحث اعتباریات علامه( عبارت از این است که «پول مفهومی اعتباری میباشد». تلقی اعتباری از پول دلالتهای قابل توجهی برای اقتصاد اسلامی دارد که در مقاله پیش رو آنها را تبیین کردهایم. پول جنبه وضعی، قراردادی، فرضی و اعتباری دارد؛ بنابراین کالا نیست. همچنین پول تابع احتیاجهای حیاتی و عاملهای ویژه محیط است و با تغییر آنها تغییر میکند؛ در نتیجه تنوع اشکال پولی مجاز و البته با توجه به گسترش نیازها ضروری است و پول در هر شکلی، فقط به ازای نفسالامر حقیقی خود باید پدید آید. همچنین پول نسبی، موقت و غیرضروری است.
Money is one of the challenging concepts in economics and its interpretations are as diverse as the economic schools. In this study، we try to understand money، not jurisprudentially، but philosophically. The main question here is the nature of money in the philosophic viewpoint. Our hypothesis، following Allameh Tabatabai’s Etebariat discourse، is that "money is a nominal concept". The nominal perception of money has significant implications for Islamic economics، which we explain in this article. Money is of an ordained، contract، hypothetical and nominal nature، so it is not a commodity. Also it is subject to the vital needs and environmental factors، and changes with them. So the diversity of money forms is authorized and، of course، necessary due to the expansion of needs. Money، in each and every form، should only be created against its real analogue. Furthermore، money is relative، temporary and unnecessary.
خلاصه ماشینی:
توضیح آنکه اصل اختصاص پیش از اجتماع، به اصل ملک پس از اجتماع تغییر مییابد؛ سپس انسان بهعلت تنوع نیازها، تبدیل را در آنچه که داراست، اعتبار میکند و از آنجا که دیگری نیز به چنین اعتباری رسیده است، مبادله بهصورت بینالاذهانی اعتبار میشود؛ اما از آنجا که لزوما تعادلی بین نیازهای دو طرف وجود ندارد «پول» بهعنوان واسطه مبادله اعتبار میشود.
همچنین شکل پول تابع احتیاجهای حیاتی و عوامل ویژه محیط است و با تغییر آنها تغییر میکند؛ بنابراین تنوع اشکال پولی مجاز و البته با توجه به گسترش نیازها ضروری است و پول در هر شکلی، فقط به ازای نفسالامر حقیقی خود باید پدید آید.
اعتبار پول همانطور که در توضیح اصل ملک آمد، پول محصول فرایند زیر است: شکل 4: فرایند اعتبار پول با استفاده از اصول اعتباری اصل اختصاص پیش از اجتماع، به اصل ملک پس از اجتماع تغییر مییابد؛ سپس انسان بهعلت تنوع نیازها، تبدیل را در آنچه که دارد، اعتبار میکند و از آنجا که دیگری نیز به چنین اعتباری رسیده است، مبادله به صورت بینالاذهانی اعتبار میشود؛ اما از آنجا که لزوما تعادلی بین نیازهای دو طرف وجود ندارد پول به عنوان واسطه مبادله اعتبار میشود.
دلالتهای مفهومی پول جنبه وضعی، قراردادی، فرضی و اعتباری دارد و با واقع و نفسالامر سروکاری ندارد و همچنین پول ارزش منطقی ندارد؛ 2 بنابراین نمیتوان آن را بهصورت یک کالا در نظر گرفت و بازاری برای عرضه و تقاضای آن پدید آورد.