چکیده:
نگاهی به تحولات سیاسی تاریخ ایران پس از اسلام نشان میدهد که دوران حکمرانی دودمانهای محلی ایرانیتبار اتابکان لرکوچک(550-1006 ﻫ.ق) و اردلان(564-1284 ﻫ.ق)- در مقایسه با بسیاری از خاندانهای حکومتگر مرکزی و محلی- از دوام و پایداری سیاسی بیشتری برخوردار بوده است. بر این اساس، مقالهی پیشرو با رویکردی تطبیقی- تاریخی و با تحلیل منابع و مدارک تاریخی، در پی تبیین زمینههای دیرپایی دودمانهای محلی اتابکان لرکوچک و اردلان است.
نتیجهی پژوهش نشان میدهد که دربارهی دوام و ثبات بیشتر فرمانروایی خاندانهای مذکور، باید تأکیدی اساسی بر روی عامل جغرافیایی کرد. شرایط جغرافیایی مناطق لرستان و کردستان موجب سختگذری این نواحی، امکان ساخت دژهای دفاعی استوار و بهرهگیری از موقعیت سوقالجیشی این نواحی- به ویژه در دورههای متأخرتر- را فراهم ساخته بود. همچنین، تحت تأثیر جغرافیای این مناطق، اساس ساختار اجتماعی بر مبنای نظام ایلیاتی شکل گرفته بود که جمعیت عمدهی آن را ایلات لر و کردی تشکیل میدادند که با حاکمان محلی پیوندهای قومی و فرهنگی داشتند؛ و بنابراین، بیشترین حمایت را از آنها به عمل میآوردند. از سوی دیگر، این موضوع سبب بذل توجه بیشتر و انجام اقدامات رفاهی و عمرانی گستردهتر توسط حکام این سلسلهها میشد، که نتیجهاش افزایش مشروعیت این دودمانهای محلی بوده است.
سرانجام، اجرای سیاستهایی مانند اعلام تابعیت بههنگام نسبت به قدرتهای بزرگتر و گهگاهی انجام وصلتهای سیاسی نیز، بر وضعیت پایداری سیاسی و مصونیت آنها در برابر خطرات احتمالی میافزود.
A look at the political changes in Iranian history after Islam shows that the era of governance of the local Iranian dynasties of Atabakan-e Lor Kouchak (550-1006AH) and Ardalan(564-1284AH) has had more political persistence and stability than many central and local dynasties. Therefore, the present paper, using a comparative- historical approach and analyzing the historical references and documents, sought to explain the persistence backgrounds of the local dynasties of Atabakan-e Lor Kouchak and Ardalan. The result of the research shows that regarding more persistence and stability of the ruling dynasties, geographic factor should be significantly emphasized. The geographic conditions of the Lorestan and Kurdistan regions made it difficult to pass through these areas, and it was also possible to build strong defensive castles and to take advantage of the strategic situation of these areas, especially in later periods. Also, the geography of these regions has led to the establishment of the social structure based on the tribal system that main population of which was Kurd and Lor tribes who had ethnic and cultural ties with local rulers and so they significantly supported the rulers. On the other hand, this led to more attention and doing wider welfare and civil measures by the rulers of these dynasties, which resulted in more legitimacy of the local dynasties. Finally, the implementation of policies such as declaring citizenship in a timely manner to larger powers and occasionally conducting political marriages promoted the status of political stability and their immunity against possible dangers.
خلاصه ماشینی:
Taheri 2 Abstract A look at the political developments in the history of post-Islamic Iran shows that the reigns of the local Iranian dynasties, Atabakan Lor Kouchak (550-1006 AH) and Ardalan (564-1284 AH), compared to many central and local ruling families, have enjoyed greater political stability.
عارضهی بیرونی این وضعیت سیاسی، شکلگیری و فروپاشی سریع ائتلافهای قبیلهای، جنگ و گریز دولت مرکزی با حاکمان محلی و سرانجام آشفتگی و دست به دست شدن قدرت سیاسی در ایران- از اواخر دورهی سلاجقه تا عصر قاجار( به استثناء عهد صفوی)- بوده است.
با وجود این، در کوران این دوران پرتلاطم تاریخی، در گوشهی غربی جغرافیای سرزمین ایران، دو خاندان محلی ایرانیتبار اتابکان لرکوچک و اردلان، همچون خلافآمد روند عمومی تاریخ ایران دورهی اسلامی، سرنوشت دیگری را رقم زدند.
جغرافیای طبیعی و سیاسی مشابه خاندانهای محلی آلخورشید و اردلان و نیز بافت اجتماعی و جمعیتی تقریباً همسانشان، در انتخاب این دو دودمان محلی، جهت انجام مطالعهی تطبیقی– تاریخی در زمینهی چرایی و چگونگی مسئله دیرپایی حکمرانیشان، نقش مؤثری داشته است.
با توجه به مسئلهای که مطرح گردید، جستوجو در منابع پژوهشی نشان داد که اگرچه پژوهشهایی در باب وضعیت سیاسی- اجتماعی و مناسبات سیاسی این خاندانهای محلی با حکومتهای مرکزی انجام گرفته است، اما علل و چرایی دیرپایی حکمرانی آنها، مسئلهی هیچ پژوهشی نبوده است.
با وجود این، همانگونه که گفته شد، پیامد منفی بزرگ این وصلتهای سیاسی برای خاندان اردلان، وابستگی هرچه بیشتر حاکم محلی و امکان دخالت بیشتر دولت مرکزی در منطقه بوده است.