چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط کایفوز با افسردگی و اضطراب بین دانشجویان پسر ورزشکار و غیر ورزشکار بود.برای این منظور،پژوهشگران از پرسشنامهء افسردگی بک و پرسشنامهء خودسنجی(اضطراب صفتی)و دستگاه اسپاینال ماوس برای اندازهگیری متغیرها سود بردهاند.
این پژوهش روی 190 دانشجوی پسر ورزشکار و غیر ورزشکار دانشگاههای تهران صورت گرفت.ابتدا درجهء کایفوز آزمودنیها با استفاده از دستگاه اسپاینال ماوس مشخص شد.سپس پرسشنامههای مذکور بین افراد توزیع گردید.نمونهگیری به صورت خوشهای بود که ابتدا سه دانشگاه(تهران،علامه طباطبایی و دانشکدهء تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی)انتخاب شدند و از بین آنها 106 نفر که کایفوز بالای 40 درجه داشتند برگزیده شدند.نوع پژوهش توصیفی بود که به روش میدانی اجرا شد.برای بررسی میزان همبستگی و معنیداری از ضریب همبستگی پیرسون و برای مقایسهء بین دو گروه ورزشکار و غیر ورزشکار از آزمون فیشر استفاده شد.نتایج نشان داد که بین کایفوز با افسردگی و اضطراب در ورزشکاران و غیر ورزشکاران ارتباط معنیداری وجود ندارد،اما ارتباط معنیداری بین میانگین کایفوز ورزشکاران و غیر ورزشکاران با افسرگی به دست آمد.
خلاصه ماشینی:
"کارشناس ارشد تربیت بدنی دانشگاه تهرانچکیده هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط کایفوز با افسردگی و اضطراب بین دانشجویان پسر ورزشکار و غیر ورزشکار بود.
برای تعیین معنیداری اطلاعات عددی به دست آمده از این پژوهش نیز از منحنی نرمال استاندارد و همچنین برای مقایسه بین افراد مبتلا به کایفوز با ابعاد روانی (افسردگی و اضطراب)در ورزشکاران و غیرورزشکاران از آزمون فیشر استفاده شد.
اینک با ارائه جدول،ویژگیهای فردی از جمله قد،وزن و سن آزمودنیها،سپس شاخصهای آماری مربوط به کایفوز دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار و در ادامه شاخصهای آمار توصیفی اضطراب و افسردگی ورزشکاران و غیرورزشکاران را بررسی میکنیم و در نهایت به تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارزیابی فرضیههای پژوهش پرداخته میشود.
بدین لحاظ برای ارزیابی وضعیت بدنی آزمودنیها و تعیین میزان درجهء کایفوز از دستگاه اسپاسنال ماوس و برای تعیین وضعیت روانی آزمودنیها هم از آزمون افسردگی بک و اضطراب صفتی اشپیل استفاده شد و نتایج حاصل با نتایج سایر پژوهشها مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت.
با مشاهده اختلافاتی در نتایج حاصل از برخی پژوهشها ممکن است به نظر رسد که علت این تفاوتها با پژوهش حاضر ناشی از عینی نبودن مقیاس اندازهگیری و در نتیجه خطای برآورد میباشد،ولی با بررسی و نگاه دقیقتر به شرایط و ویژگیهای خاص هر کدام از پژوهشها در مییابیم که ابزار اندازهگیری به کار گرفته شده در پژوهش حاضر که دستگاه اسپینال ماوس بود از اعتبار و روایی بالایی برخوردار است و شاید اختلاف امر در عوامل دیگری باشد که برای واضحتر شدن موضوع در ذیل آنها را بررسی میکنیم."