چکیده:
هدف از این پژوهش درک علل و عوامل تهاجم نظامی عربستان سعودی به یمن در سال 2015م است. بحث اساسی نویسندگان بر این مبناست که بر خلاف برداشت رایج پژوهشگران و ناظران مسائل خاورمیانه، روابط میان یمن و عربستان سعودی نه دوستانه بلکه همواره تنشآمیز بوده و این خود زمینهساز دشمنیهای بیشتر در سالهای اخیر شده است. فرضیۀ اساسی پژوهش حول این محور است که ترکیبی از متغیرهای سهگانۀ ژئوپلیتیک، بستر بحرانزای داخلی و سیاستهای منطقهای و بینالمللی میتواند علل تهاجم عربستان به یمن را در مارس 2015 تبیین کند. در همین زمینه، نویسندگان در آغاز تنشهای تاریخی میان یمن و عربستان و در واقع دیدگاهها و سیاستهای خصمانۀ سعودیها دربارۀ یمن را بررسی میکنند و سپس به تشریح متغیرهای سهگانه برای تبیین تهاجم عربستان و متحدان آن به یمن در مارس 2015 میپردازند.
This article tends to explain the reasons behind the Saudi invasion of Yemen in March 2015. The authors argue that contrary to the current conventional perception among some Middle Eastern researchers, the Yemen-Saudi relations have been less friendly but endemic with continuous tension and conflict. This historical distrust has increased the recent level of tension between the two. The main hypothesis presented here is that a three lateral model in which geopolitics, domestic crisis milieu and international politics are the main composing variables, can present a better explanation of the Saudi invasion. On the basis of such framework, the authors start with the historical tensions of Saudi and Yemen, then concentrate on the main three explanatory variables.
خلاصه ماشینی:
اگرچه رقابت میان ایران و عربستان بر سر رهبری جهان اسلام از سال های پس از انقلاب اسلامی در ١٩٧٩ آغاز شد و رهبران سعودی که خود از سوی اسلام گرایان شیعة مورد حمایت ایران (احمدی ، ١٣٦٩) و نیروهای جنبش سنی اخوان به چالش کشیده می شدند (الرشید، ١٣٩٢; Lacroix &Hegghammer ٢٠٠٧)، برای مهار انقلاب ایران از صدام حسین در جنگ علیه ایران حمایت کردند، اما نگرانی عمدة سعودی ها از زمانی آغاز شد که با سرنگونی دولت بعث در ٢٠٠٣م اکثریت شیعیان این کشور قدرت را به دست گرفتند.
نتیجه موضوع اساسی این پژوهش تبیین تهاجم نظامی عربستان سعودی و متحدان آن به یمن در اوایل ٢٠١٥م برای از میان بردن نفوذ سیاسی شیعیان زیدی به رهبری جنبش حوثی و بازگرداندن دولت دست نشاندة منصور الهادی به قدرت بود.
بحث اساسی مقاله این بود که روابط یمن و عربستان در طول کمتر از یک قرن گذشته برخلاف تصور رایج ، رابطه ای سراسر تنش زا بوده و اینکه ترکیبی از عوامل ژئوپلیتیک ، بستر بحران زای داخلی و سیاست های منطقه ای و بین المللی مسبب اصلی تهاجم نظامی سعودی ها به یمن بوده است .
از سوی دیگر، محیط داخلی یمن نیز در گذشته بستر مناسبی برای زایش بحران های گوناگون بوده و این شرایط به ویژه حاشیه ای کردن سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی شیعیان زیدی و فشارهای روحی و روانی از سوی نیروهای افراطی سلفی -وهابی برای از بین بردن هویت آنان عنصر مهمی در قیام سال های اخیر حوثی ها برای پایان دادن به ساختار سلطه در یمن بود.
Weir, Shelagh (2013), "Tribal Factors in War and Peace", in Yemen: Challenges for the Future (International Conference: London Middle East Institute).