چکیده:
ثبات و آرامش از الزامهای نظامهای سیاسی است؛ بهعبارتی هر نظام سیاسی برای دستیابی به اهداف خود، نیازمند ثبات است. از اینرو، حفظ ثبات از جمله دغدغههای اصلی رهبران و حاکمان سیاسی است. هرچند عوامل متعددی در حفظ ثبات سیاسی مؤثر است، آنچه در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته، گردش نخبگان سیاسی شایسته است؛ به آن معنی که نخبگانی در چرخة مدیریت سیاسی قرار گیرند که ضمن برخورداری از توانایی و تخصص، از ایمان و تعهد به اصول اساسی و ارزشی که در این پژوهش تحت عنوان شاخصهای شایستگی از آن یاد شده است، برخوردار باشند. واضح است که هر نظام سیاسی به گردش نخبگان معتقد و همسنخ با خود نیاز دارد. تمرکز این مقاله روی گردش نخبگان شایسته در نظامی اسلامی از جمله جمهوری اسلامی ایران است.
Stability is one of the necessities of political systems. In other words، every political system needs to stability for reaching it''s aims. For this، the maintenance of stability is one of the most important sensations of political governers and leaders. Although several foctors are important in maintenance of stability، which at this research is in the core، is the circulation of befitting political elites. I.e. Those elites that elect as political management، alangwith having professional capabilities، must have specialities like faithfulness and commitment to essencial principles of the system that we pointed to as befitting indicatives. It is obvious that every political system needs to a kind of elites that are befitting to that system. The concentration of this essay is on the circulation of political elites in an Islamic system like Islamic Repablic of Iran.
خلاصه ماشینی:
در صورتی که نخبگان سیاسی در حوزة نظری وعملی ، خود را متعهد به انجام دادن وظایف و رعایت شایستگی بدانند، ضمن اینکه نظام سیاسی در مسیر ثبات ، سازندگی ، کارامدی و پیشرفت قرار می گیرد، زمینه برای سعادت جامعه فراهم می شود که هدف اساسی و اصلی است وجامعه به سر منزل مقصود می رسد.
شاخص های شایستگی نخبگان سیاسی در نظام جمهوری اسلامی ایران ، لزوم توجه به گردش نخبگان سیاسی شایسته به مثابۀ اصلی اساسی ، مبنای پذیرش مسئولیت های اجتماعی وسیاسی قرار گرفته است .
امام علی (ع ) در فرمایش های خود در نهج البلاغه که منبعث از آیات قرآنی است ، به ضرورت به کارگیری کارگزاران شایسته برای تصدی امور سیاسی و اجتماعی جامعه تأکید می کند و نگرانی خود را از روی کار آمدن زمامداران بی اهلیت و نالایقی ابراز می دارد که جامعه را به سمت تباهی می کشانند وبر این اساس ، هم مردم وهم زمامداران را به رعایت و پایبندی به این مهم سفارش می کند؛ همچنان که هنگام گماردن مالک اشتر نخعی به حکومت مصر، در نامه ای به مصریان چنین هشدار می دهد: «نگرانی من از این جهت است که آدم های نادان وفاسق زمام امور این امت را بر عهده گیرند؛ در نتیجه مال خدا را دست به دست گردانند، بندگان او را بردة خود کنند وبا بندگان صالح خدا به ستیز برخیزند وبدکاران را یاوران خویش قرار دهند» (ارفع ، ١٣٨٦: ١١٤٥).