چکیده:
این مقاله پس از بررسی اجمالی برخی از نظریه های توجیه حقوق بشر، نظریة ابتنای آن بر ارزش های اخلاقی موجه را می پذیرد. دربارة چگونگی توجیه ارزش اخلاقی ، رویکرد ارسطو که به «برهان ارگن » موسوم است ، مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. مولف با طرح این برهان می کوشد نشان دهد ارائه هرگونه تحلیل از هویت انسان در نگرش آدمی به حقوق خود تاثیر مستقیم خواهد گذاشت . حقوق آدمی نه فقط از ناحیة کارویژه یا فصل ممیز وی (هویت انسان ) تعین واقعی می گیرد، بلکه در عالم معرفت هم راه درست شناخت حقوق بشر، شناخت خود انسان است .
خلاصه ماشینی:
حقوق بشر و کارویژة انسان محسن جوادی استادیار گروه فلسفه دانشگاه قم چکیده این مقاله پس از بررسی اجمالی برخی از نظریه های توجیه حقوق بشر، نظریة ابتنای آن بر ارزش های اخلاقی موجه را می پذیرد.
به نظر می رسد برای چنین کسانی اعتبار حقوق بشر بیشتر از وجود خداوند و نهاد الاهی انسان است که در این فرض می خواهد توجیه گر اصل حقوق بشر باشد.
به هر حال ، دیدگاه سومی وجود دارد که مبنای حقوق بشر را نه نهاد الاهی انسان ، بلکه ارزش ها و الزامات اخلاقی رایج در میان آدمیان می داند.
البته دربارة هویت انسان نظریه های مختلفی وجود دارد (رک: تریگ )، اما نکته ای که مورد تأکید است روش استدلال ارگن است که در آن ، فضیلت های هر چیزی را (که در انسان به «سعادت » معروف است ) در پرتو غایت ، کارویژه یا فصل ممیز ذات آن چیز می شناسیم و توجیه می کنیم .
اگر بناست حقوق بشر ریشه ای استوار بیابد و به صورت کلی برای همة انسان ها، صرف نظر از اختلافات فرهنگی و نژادی ، وجود داشته باشد، باید بر ارزش های اخلاقی ای مبتنی باشد که در چارچوب غایت انسانی توجیه شده اند.
در این نگره ، هرگونه دیدگاه دربارة حقوق بشر باید مأخوذ از نگرة بنیادی تری دربارة ارزش های اخلاقی باشد که آن هم به نوبة خود ریشه در تلقی و درک ما از هویت انسان دارد.
بی تردید بخش های مهمی از اعلامیة حقوق بشر در تطابق و یا حتی برگرفته از همین ارزش های موجه اخلاقی است ، اما یک نگرانی عمده در این میان وجود دارد.