چکیده:
جماعت گرایان ناقد لیبرالیسم هستند و ط یفی از جناح چپ غ یرلیبرال (همانند السد یر مک اینتایر) تا جنـاح جماعت گرای لیبرال (همانند ما یکل والزر ) را در بر م ی گیرند. آن ها با تاک ید بر مفاه یمی مثل «خود»، «سنت » و «خاص گرایی » (در مقابل جهانشمول گرایی ) با لیبرالیسم مرزبند ی م ی کنند. یکی از مهـم تـر ین نقـدها ی ایشان در حوزه اخلاق و حقوق بشر آن است که ا ین دو حوزه با ید به وس یله فرهنگ و سنت غنـ ی و فربـه شوند. به هم ین د لیل است که اخلاق و حقوق بشر لیبرالی را نح یف م ی دانند. به نظر م ی رسد رو یکرد د ینـ ی و به خصوص رویکرد اسلامی ، در این نقدها با جماعت گرایان نقاط اشتراک زیادی داشته باشند.
خلاصه ماشینی:
واژگان کل یدی : جماعت گرایی ، لیبرالیسم ، حقوق بـشر فربـه ، حقـوق بـشر نح یـ ف ، دیـ ن ، خـود، سـنت ، خاص گرایی ، جهانشمول گرایی مقدمه این مقاله از نسبت د ین با حقوق بشر نح یف و فربه بحث م ی کند؛ و بنـابر این بـر د یـ ن بـه معنای ک لی اش تمرکز م ی کند؛ هر چند برخ ی مثال ها بر د ین اسلام تطب یق خواهند شد .
تفاوت اساس ی حقوق بشر فربه در نقل قول های فوق با مقاله حاضر این است که در اینجـا فربه شدن حقوق بشر، توسط د ین به عنوان منبعی ماوراء الطبیعی محسوب می شود؛ در حالی کـه نزد جماعت گرایان د ین همانند د یگر منابع سنت ی ، امر ی اجتماع ی است .
این مقاله با مفروض گرفتن این مسئله که «حقوق بشر اسلامی » امری ناسازوار نیست (حقیقـت ، ١۳۸۲: ۹١-۹۳)؛ و در حوزه د ین ، ادله مت نی و فر امتنی با هم تعامل م ی کنند؛ در صدد است بین دو سطح از حقوق بـشر را جمع کند : حقوق بشر حداق لی یا نح یف که در روابط افراد درون یک جامعه و در روابـط دولـت اسلامی با د یگر دولت ها به شکل عملی کاربرد دارد؛ و حقوق بشر حداکثر ی یا فربه که بر حقوق و فلسفه د ینی تک یه می زند، و آرمانی اسـت کـه دولـت اسـلام ی در جهـت تحقـق آن در حـوزه سیاست داخ لی و س یاست خارج ی کوشش م ی کند.