چکیده:
اين پژوهش با طرح اين سوال كه ديپلماسي منطقه اي انقلاب اسلامي ايران در نظم خاورميانه و ايجاد الگوي جديد منطقه اي داراي چه جايگاهي است، به اين پاسخ رسيده است كه با توجه به اهميت منطقه اي خاورميانه كه اولين دايره عمق استراتژيك ديپلماسي ايران، به دليل ماهيت انقلاب اسلامي است، ايران داراي ظرفيت هاي بالقوه اي از منظر ابعاد مختلف قدرت نرم در اين منطقه بوده است. درپي امواج اخير بيداري اسلامي نيز تاثيرپذيري قيام ها، جنبش ها و كشورهاي منطقه خاورميانه از سرشت قدرت نرم انقلاب اسلامي در تقابل با جهت گيري هاي نرم افزارگرايانه غرب كه مبتني بر گسترش ارزش هاي ليبرال دموكراسي در خاورميانه بود، قرار گرفت.
خلاصه ماشینی:
"در واقع با توجه به تحولات انقلابی و همچنین شکلگیری ژئوپولیتیک شیعی و جهتدهی به هدف کلان انقلاب اسلامی، نظیر «ارائه الگویی مناسب برای حرکت امت اسلامی به طرف آن تمدن اسلامی»، «خودباوری اسلامی» و «ایجاد نهضت نرمافزاری و علمی در کشور و گسترش آن به سایر کشورهای اسلامی»، ضرورت شناسایی فرصتها و تهدیدهای فراروی فعالیتهای فرهنگی انقلاب اسلامی ایران در خاورمیانه از اهمیت بیشتری برخوردار شده، به طوری که در شرایط جاری منطقه که تلاشهای سیساله جمهوری اسلامی در جهت بیداری اسلامی در حال به بار نشستن است، تدوین راهکارهای یکپارچه و هماهنگ در ابعاد مختلف با توجه به اهداف انقلاب اسلامی، برای تعامل فعال با جهان اسلام و خاورمیانه در سطوح مختلف ضرورت بیشتری یافته است.
با پیروزی انقلاب، بررسی تأثیر مؤلفههای قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران بر جنبش بیداری اسلامی خاورمیانه اسلامی در میان ملتهای منطقه ایجاد شد؛ این احساس هویت نه فقط شیعیان بلکه حتی طرفداران اهل سنت را نیز در بر میگرفت؛ چراکه پیام امام خمینی+ در مقام بنیانگذار انقلاب اسلامی، پیامی فراگیر و جهانی و مبتنی بر آموزههای ناب و گرانقدر اسلامی بوده است.
مؤلفههای ارتقاء دیپلماسی منطقهای در خاورمیانه راهبردهای نرم افزاری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه با توجه به ماهیت اسلامیاش، راهبرد نرم افزارگرایانهای را در منطقه دنبال میکند که هدف آن، مقابله با راهبرد نرمافزارگرایانه غرب در تقابل با صدور ارزشهای دینی ـ فرهنگی انقلاب اسلامی ایران است؛ در واقع، این راهبرد در قالب دکترین تعامل سازنده، قابل بررسی است."