چکیده:
زبان فارسي اگرچه ريشه دوهزار و پانصدساله در فارس دارد، نوع مسلماني آن، كه به ما رسيده، از خراسان برخاست و، در طول چندين قرن، رفته رفته به غرب و مركز و جنوب فلات ايران سرايت كرد و شهرنشينان آن نواحي لهجه هاي محلي خود را، به سود فارسي دري، رها كردند. پيش از آن، از آذربايجان تا همدان تا اصفهان لهجه هايي خويشاوند ــ بازمانده از زبان مادي ــ رواج داشت كه وسيله سرودن اشعار معروف به فهلويات است. در اين گفتار، از روي آثار بازمانده از زبان قديم شهر اصفهان و گويش هاي زنده در پيرامون شهر، مطرح مي شود كه فارسي در مقام زبان گفتار از چه زماني در شهر ريشه گرفت و چگونه زبان مادي را تا دورترين بلوكات اطراف اصفهان به عقب نشيني واداشت.
خلاصه ماشینی:
زبان گفتار شهر اصفهان کی و چگونه فارسی شد؟ حبیب برجیان زبان فارسی اگرچه ریشة دوهزار و پانصدساله در فارس دارد، نوع مسلمانی آن ، که به ما رسیده ، از خراسان برخاست و، در طول چندین قرن ، رفته رفته به غرب و مرکز و جنوب فلات ایران سرایت کرد و شهرنشینان آن نواحی لهجه های محلی خود را، به سود فارسی دری ، رها کردند.
آثار مکتوب نشان می دهد که زبان گفتار شهر اصفهان ، تا قرن هشتم هجری ، هنوز تماما فارسی نشده بوده و این کیفیت ظاهرا تا رسیدن اصفهان به پایتختی صفوی ادامه یافت .
٢. گویش های مرکزی ایران زبان بومی قدیم اصفهان را ما از دو راه می شناسیم : نخست از آثار مکتوب قرون پنجم تا هشتم هجری (که در ذیل خواهد آمد) و دیگر از بقایای آن در برخی دهات و بلوکات وابسته به اصفهان و هم از زبان کلیمیان شهر که ، تا همین اواخر، در جوباره با نام جیدی زنده بود.
این زبان ــ یا به عبارت گویاتر، گروه زبانی ــ صورت معیار ندارد و، در واقع ، زنجیره ای از گویش هاست که تفاهمشان نسبت به یکدیگر درجات متفاوت دارد و، در هر حال ، هیچ کدام برای فارسی زبانان مفهوم نیست ، به چند دلیل : اول ، واژگان ؛ دوم ، حروف اضافة پیشایند و پسایند؛ سوم ، صرف فعل ؛ چهارم ، نحو متفاوت ناشی از وجود نظام ارگتیو در صیغه های ماضی افعال متعدی که گاه به صیغه های مضارع نیز سرایت کرده است .