چکیده:
جنبش سره نویسی جنبشی است که پس از انقلاب مشروطه در ایران پدیدار شد و نثر فنی سبکی است در نویسندگی که مربوط به قرن ششم هجری است. میان شیوه سره نویسی و نثر فنی، همانندیها و تفاوتهایی وجود دارد که یادآوری آنها موجب شناخت بهتری از فراز و فرودهای زبان پارسی در گذر سدههای دراز است. از جمله این همانندیها میتوان به بکار گیری واژه های دشوار و کهنه یا بیگانه، کاربرد جمله های گنگ و دیریاب، کاربرد افعال به شیوه نامناسب، کاربرد مترافات ، کاربرد سجع و تخصصی کردن زبان و از جمله تفاوتها می توان به تفاوت نوع تاثیر گذاری ، زمینههای متفاوت پیدایش، برخوردهای متفاوت با متنهای گذشته اشاره کرد.
خلاصه ماشینی:
"این جریان با هدفهایی همچون برکشیدن زبان پارسی، سادهکردن نثر، پیراستن زبان از واژههای بیگانه، بدستدادن شیوهای درست و آسانفهم برای همگان پا به میدان نهاد و در سالهای بعد، نمونهای برای برخی از نویسندگان، همچون استاد میرجلالالدین کزازی گشت؛ اما اگر به آثاری که با این شیوه نگاشته شده است بنگریم پی میبریم که به دلایل گوناگون چه آغازگران و چه پیروان آنها، در کار خود توفیق چندانی نداشتند و شیوه ی آنان با استقبال چندانی مواجه نشد؛ چرا که نویسندگان این شیوه نیز همانند نویسندگان نثر فنی، در کار خود راه زیادهروی را پیشگرفتند و اگر چه آثاری در ادبیات پارسی از خود بجا نهادند اما شیوۀ آنان هیچگاه روشی پایه در نویسندگی نشد و همواره در کنار این شیوه، روش نگارش معمول پارسی با بکاربردن متعادل زبان پارسی جریان داشته است؛ همچنانکه در کنار کتاب تاریخ جهانگشای جوینی و نفثةالمصدور و تاریخ وصاف، کتاب گلستان سعدی به عنوان نمونۀ سادهنویسی خودنمایی میکند که در قرن هفتم، قرن اوج نثر فنی، نگاشته شده است.
3-تفاوتهای نثر فنی و سره نویسی باید گفت که هیچ سبکی و هیچ شیوهای در ادبیات تهی از فایده و زیبایی نیست و اگر به آثار نثر فنی بنگریم میبینیم که در میان این آثار، کتابهای نامدار و سودمندی همانند کتاب فاخر کلیله و دمنه خودنمایی می کند و سرهنویسی امروز نیز، خود جنبشی است که در آغاز، واژگان پارسی بسیاری را بخوبی جایگزین واژههای بیگانه کرده است."