چکیده:
آیه میثاق (اعراف/172) بیانکننده عهد خداوند با بندگان خویش است که موجب ابراز نظرات مختلف مفسران، از جمله وجود عالم ذر برگرفته از روایات، فطرت، تمثیل، دو نشئه ملکوتی و ملکی انسان، عالم عقل و وحی و ... شده است. در این پژوهش پس از ذکر همه این نظرات و بیان نقاط ضعف و قوت هر نظریه، بررسی روایات ذیل آیه بیان خواهد شد که به ظاهر تواتر معنوی دارند، اما پس از حذف مشترکات در طرق و روایات مکرر از یک فرد خاص و بیان اضطراب در متن روایات و ضعف سندی آنها، نه تنها تواتر معنوی، بلکه اعتبار این احادیث زیر سوال میرود. سپس به تبین نظریه مختار بر این مبنا که شهود حضوری برای انسان در طول عمر وی است، میپردازد؛ بر این اساس که اگر انسان با دست خویش برای خود حجاب ایجاد نکند، قطعا این عهد و شهود را درک خواهد نمود.
The verse of Covenant (Mithaq) (A’rāf Chapter، Verse 172) expresses the God’s covenant with his servants and caused various opinions being suggested by the Qur’ān exegetes. For instance، the existence of the primal world taken from traditions (Hadiths)، temperament، symbols، human’s dual heavenly creative breath and mundane existence، the world of wisdom and revelation، and so on and so forth have been mentioned by them. After stating such opinions and investigating their weaknesses and strengths، this research will focus on the analysis of traditions pertaining to this verse which apparently enjoy spiritual successive narration. However، after eliding the common points in repetitive methods and traditions from a certain person and by stating the distress in the text of traditions and their weak documentation، not only is the spiritual successive narration of such traditions but also their validity questioned. Then، the researchers discuss Mukhtar’s theory postulating that human’s intuition exists during his lifetime and arguing that given human does not make veil for himself، he will grasp such covenant and intuition.
خلاصه ماشینی:
با توجه به تفاوت ملکوت و ملک از نظر قوانین، هرگز آگاهی موطن ملکوت برای موطن ملک حجت نخواهد بود؛ چه اینکه عالم ملکوت موطن بیداری، و عالم ملک موطن خواب و غفلت است و چگونه میثاق موطن بیداری در موطن خواب حجت قرار گیرد؟ چهره ملکوتی عالم و آدم بهگونهای است که هرگز کفر و نفاق به آن راه ندارد؛ چه اینکه جهت ملکوتی اشیاء عین ربط به «الله» است و اگر نشئه ملکوت محل اخذ میثاق و شهود و اشهاد باشد، هرگز کفر و نفاق در آن راه نمییابد؛ در حالی که از روایات ذیل آیه ذر استفاده میشود عدهای در آن موطن به ظاهر «بلی» گفتند، ولی در باطن کافر بودند و منافقان، کفر خویش را پنهان و کتمان کردند (جوادی آملی، 31/107 و 131).
با توجه به اینکه هدف از اخذ میثاق، حجت بالغه الهی است، جز این آیه که مورد تأمل است، هیچ آیهای در قرآن وجود ندارد که دلالت کند موطن ملکوت، موطن اخذ میثاق است، بلکه از تمام آیات استفاده میشود که خداوند در دنیا و آخرت با وحی و رسالت، محبت خود را بر انسان تمام کرد؛ چنانکه در آیه 15 و 44 اسراء، 165 نساء، 134 طه، 130 انعام و 8 ملک، یعنی در قرآن، به میثاق در عالم ملکوت اشاره نشده است و حجتهای الهی فقط عقل و وحی خواهند بود، نه میثاق در عالم ملکوت.