چکیده:
سیستان در طول تاریخ ایران ، نقشی اساسی را در تحولات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی ایران ایفا کرده است . تسلط بر این ایالت بزرگ و حاصلخیزو استراتژیک یک امتیاز بزرگ را برای فاتحان آن ایجاد می کرد. بعد از سقوط ساسانیان و ظهور اسلام ، نقش سیستان در تحولات تاریخ شرق ایران ، نقشی پررنگ است .فتح سرزمین های شرق خلافت اسلامی از زمان خلیفه دوم آغازشد ودر حدود سال ٣٠ق منجر به فتح سیستان گردید.در سالیان حکومت خلفای راشدین و خلفای اموی، سیستان به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم توسط نمایندگانی که از سوی خلفا انتخاب میشدند، اداره می گردید. در دوره عباسیان ، یعقوب لیث صفاری بعد از تصرف سیستان ، با تصرف خراسان و انقراض سلسله طاهریان ، از سال ٢٥٩ هجری بر این ایالت بزرگ حاکم شد. سیستان بعد از شکست عمرو لیث جانشین یعقوب لیث ، از امیر اسماعیل سامانی، با حمایت خلیفه مقتدر به دست سامانیان افتاد. از این تاریخ به بعد سیستان بین سرداران سامانیان و بازماندگان صفاریان دست به دست شد. در زمان حکومت امیر نوح بن منصور سامانی ، سیستان به دست امیر خلف صفاری از حکومت سامانیان مستقل شدو این امر ضربه سنگینی بر اعتبار سامانیان در شرق ایران بود. با روی کار آمدن غزنویان ، محمود غزنوی که سیستان را نقطه مهمی برای پیشبرد اهداف میلیتاریستی خود می دانست ، به جنگ امیر خلف رفت و در جنگی که بین دو طرف در سال ٣٩٣هجری رخ داد، امیر خلف شکست خوردو اسیر گشت و سلسله صفاریان منقرض شدو سیستان به خاک غزنویان ضمیمه شد. سیستان در دوره جانشینان محمود غزنوی همچنان به عنوان یکی از ایالات غزنوی در دست آنان باقی ماند تا اینکه با حمله سلجوقیان به شرق ایران ، سیستان نیز به دست آنان فتح شدو سنجر سلجوقی سالیان متمادی بر این ایالت حکم راند. در این مقاله در پی آن هستیم تا زوایای سیاسی ، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سیستان را در دوره غزنویان مورد بررسی و واکاوی قرار دهیم
خلاصه ماشینی:
واژگان کليدي : سيستان ، خراسان ، غزنويان ، سياسي، اجتماعي، فرهنگي دوره سياسي در خصوص تاريخ زندگاني و دوران امارت خلف بن احمد صفاري –آخرين امير معروف و تا حدي مستقل اين سلسله –مطالب تاريخي اندکي توسط مورخين نگاشته شده است .
١ مؤلف تاريخ سيستان حکايت جالبي درباره زندگي و حيات طاهر نقل کرده است با اين مضمون که طاهرو محمد حمدون –دو تن از سرداران نام آور صفاري –از طرف امير ابو جعفر روانه دربار سامانيان شدند.
در منابع تاريخي به وضوح مشاهده نشده که هدف نهايي خلف بن احمد از چنين اقدامي چه بوده است ؟ آيا روابط خويشاوندي موجب شده تا امير صفاري سردار نام آور خود –طاهر –را در مهمات امور شريک سازد؟ يا به جهت تثبيت ارکان حکومت خويش دست ياري به سوي وي دراز کرده است و چنين فردي را ١-تاريخ سيستان ،ص ٣٣٢.
در کل مي توان گفت که اين منازعات در واقع نوعي جدال قدرت بر سر تصاحب امارت به حساب مي آمدو همين امر موجب شد تا سامانيان از اوضاع آشفته سيستان به سود خود استفاده کنندو براي نفوذ بي درد سر در سيستان با حمايت از جناح مخالف دولت صفاري و يا از ترفند تعديل نيروي دو طرف زمان رقابت هاي موجود ميان امير سيستان و امير حسين را طولاني تر کرده تا به سهولت قادر به تسلط بيشتر به ١-تاريخ سيستان ،ص ٣٣٤.