چکیده:
سازمان ملل متحد مهم ترین سازمان جهانی و شوراي امنیت مهم ترین رکن آن محسوب می شود. علت اصلی این امر در این است که وظیفه اصلی شوراي امنیت حفظ صلح و امنیت جهانی می باشد. با این وجود در اکثر موارد شورا نتوانسته وظایف خود را به شکلی که منشورملل متحد براي آن در نظر
گرفته است انجام دهد. چرا شوراي امنیت در انجام وظایف خود غیر متوازن عمل می کند و در اکثر موارد ناتوان است؟ چه در دوران جنگ سرد و چه پس از فروپاشی شوروي و پایان نظام دو قطبی کم و بیش شورا امنیت کارامد نبوده، به گونه اي که به نظر می رسد که عامل اصلی کارایی یا عدم کارایی آن
محدودیت ها و فرصت هایی است که نوع نظام بین الملل ایجاد می کند. به همین دلیل این فرضیه به ذهن متبادر می شود که نظام بین الملل مهمترین متغیر تاثیرگذار در عملکرد شورا و موضعات مرتبط با آن بویژه مساله اصلاحات می باشد. بر این اساس به نظر می رسد که متغیر تعین کننده کارایی شورا،
نوع نظام بین الملل می باشد و تعداد اعضاي دائم و غیر دائم تاثیر چندانی در این زمینه ندارد. بنابراین افزایش تعداد اعضاي شوراي امنیت چندان نقشی در کارایی آن نخواهد داشت، به شکلی که حتی اگر اقداماتی در این زمینه صورت گیرد و اعضاي جدیدي وارد شورا شوند، این امر نمی تواند تأثیر چندانی بر روي کارآیی و عملکرد آن داشته باشند
خلاصه ماشینی:
«مهمترین مانع اصلاح شورای امنیت در دوران پس از جنگ سرد چیست ؟» مفروض پایه ای این مقاله همان طور که به شکل تلویحی در بالا بیـان شـد ایـن اسـت کـه نـوع نظـام بین المللی یا به عبارت دیگر شکل توزیع تواناییها در عرصه بین الملل ، مهمترین متغیر تاثیر گذار بر شورا و موضعات مرتبط به آن ازجمله بحث اصلاحات است .
٣) چند دهه فعالیت شورای امنیت نشانگر آنست که عملکرد شورا تا حد زیـادی وابسته به نوع نظام بین الملل میباشد و با توجه بـه اینکـه در نظریـه نئورئالیسـم نـوع نظـام بـین الملـل مهمترین عامل تعیین کننده رفتار و عملکرد بازیگران بین المللی میباشد، به نظر مـیرسـد ایـن دیـدگاه توانایی بیشتری برای تبیین جایگاه، عملکرد و مباحث مطروحه در آن من جمله بحث اصـلاحات شـورا و در نهایت موفقت و یا ناکامی آن را دارد.
در حال حاضر دو عضو این اتحادیه دارای کرسی دائم در شورای امنیت هستند، امـا کـاهش قدرت انگلستان در عرصه بین المللی و پیوند سنتی آن با سیاست های آمریکا و نیز ایـن کـه فرانسـه بـه تنهایی نمیتواند نماینده نقش ، تأثیر و قابلیت های اتحادیه اروپا باشد، لذا عدهای خواهان عضویت اتحادیه اروپا در شورا شدهاند.
در واقع آمریکـا بـه علت قدرت و جایگاه بین المللی خود نه تنها قائل بـه واگـذاری نقـش ای بـه سـازمان ملـل نیسـت و بـه همکاری همه جانبه باوری ندارد، بلکه با نگاه هژمونتیک خود معتقد است بر خلاف شصت سـال گذشـته که سازمان ملل متحد شکل گرفت و آمریکا تازه وارد عرصه بین الملل شده بود امروزه در سطح متفـاوتی از قدرت قرار دارد و دیگر شایسته نیست که همتراز با دیگر اعضای دائم شورا فرض شود و لذا این کشور نه تنها مخالف جدی اصلاح شورا و افزایش تعداد آن است ، بلکه خواهان افزایش جایگاه خـود و کـاهش نقش سایرین است .