چکیده:
امروزه یکی از مهمترین مسائل جوامع انسانی مساله رعایت حقوق زنان و حفظ منزلت والای آنان و پرهیز از برخوردهای تبعیضآمیز و مبتنی بر جنسیت با زنان است. در همین راستا دولتها و سازمانهای بینالمللی، کنوانسیونها و اسناد بینالمللی مهمی را که همگی در جهت نفی هر گونه تبعیض علیه زنان و احقاق حقوق آنان و برقراری تساوی بین حقوق زن و مرد هستند، تدوین کرده و به تصویب رساندهاند.
معاهدات عام بینالمللی هرکدام به نحوی حقوق زنان را مورد تأکید قرار دادند، ولی نتوانستند مدافعان حقوق زنان را راضی کنند. بر اين اساس برخی تشکلهای زنانه و جریانهای فمینیست، تلاش خود را به اين سمت معطوف ساختند كه سازمان ملل متحد را وادار به عقد معاهداتی نمايند كه موضوع اصلى آن، زنان و حمایتهای قانونی در جهت برخورداری زنان از حقوق و آزادیهای اساسی برپایه تساوی با مردان باشند. در میان اسناد بینالمللی ارائه شده برای ارتقای وضع زنان کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان مهمترین سندی است که اساس تفکر سازمان ملل متحد را در این زمینه تشکیل میدهد. این کنوانسیون همانند سایر معاهدات بر اساس و مبنای تفکر فمینیستی و غربی شکل گرفته است و تشابه حقوق مرد و زن را بیان میکند.
تأکید بر تساوی زنان با مردان (و نه تنظیم روابط حقوقی عادلانه متناسب با واقعیات و نیز حفظ ارزشهای زنان با تأکید بر رفع محرومیت از زنان) یکی از مبانی فکری حاکم بر کنوانسیونهای بینالمللی میباشد، که موجب طرح انتقادات فراوانی از سوی کشورهای اسلامی شده است. همچنین یکی دیگر از مهمترین انتقادات ناظر بر پیگیری حمایت از حقوق زنان در ضمن تأمین ثبات و تقویت بنیان خانواده و تعدیل حقوق و تکالیف زنان و مردان در آن است که این مهم در نگاه نهادهای مللمتحد در اغلب موارد مغفول مانده است.
در انديشهى دينى اسلام ضمن تأكيد بر حفظ هويت مستقل انسانى براى زن، به نقشهاى بىبديل او در خانواده توجه شده است. نقش ممتاز زن در خانواده در قالب مادرى و همچنين ويژگىها و خصلتهاى منحصر به فردش در ارائهى نقش همسرى نيز براى وى شخصيتى حقوقى (داراى وظايف و حقوق ويژه) ايجاد كرده است. از سوی دیگر، هويت مستقل در اجتماع از وى فردى مسئول و ذىحق مىسازد. چنانچه براى احقاق حقوق سياسى، اجتماعى و اقتصادى او نيز مكانيزمهاى متعددى در شريعت اسلامى تعبيه شده است.
در این مقاله نگارنده در نظر دارد با تبیین اسناد عام و خاص بینالمللی، مبانی حمایت کننده حقوق زنان را مورد بررسی قرار دهد، سپس به طور مختصری برخی از انتقادات و ایرادات وارد بر معاهدات بینالمللی را مطرح نماید
خلاصه ماشینی:
"این اقدامها مشتمل بر چنین مواردی است: اتخاذ سیاستهای محو تبعیض، گنجانیدن اصل مساوات میان زنان و مردان در قوانین اساسی یا سایر قوانین مربوط هر کشور، تحقق عملی این اصل تصویب قوانین مناسب و یا اقدامهای دیگر از جمله اعمال مجازات به منظور ممنوع کردن تبعیض در مورد زنان، برقراری حمایت قانون از حقوق زنان بر مبنای برابری یا مردان، خودداری از انجام هرگونه عمل و حرکت تبعیضآمیز، اتخاذ اقدامهای مناسب برای محو تبعیض در مورد زنان توسط هر شخص یا سازمان و اتخاذ تدابیر لازم از جمله وضع قوانین به منظور اصلاح یا نسخ قوانین مقررات، عرف یا روشهای موجود که علیه زنان تبعیضآمیز باشد، فسخ کلیهی مقررات کیفری ملی که در جستجوی حقوق دو فاکتور و تحقق عملی رفع تبعیض میباشد.
در دیدگاه اسلام همزمان با حفظ حقوق فردی اعضای خانواده، قوانین گستردهای جهت پیوند مستحکم اعضاء خانواده وجود دارد، از جمله میتوان این امور را برشمرد: وجوب پرداخت نفقه زن و فرزندان توسط شوهر، (همچنین زکاة فطرة) وجوب تمکین جنسی زن، وظیفه مردان در حق همبستری زنان (مبیت و مضاجعت)، پرداخت مهریه به زن، نقش خانواده زن و شوهر در استحکام بنیان خانواده (حضور دو داور از بستگان مرد و زن هنگام اختلاف خانوادگی)، حمایت پدر در ازدواج دختر (لزوم رضایت پدر در ازدواج دختر جهت رعایت مصلحت دختر)، رعایت احکام عده پس از جدایی از شوهر و قوانین مربوط به رجوع در عده طلاق رجعی، وجوب امر به معروف و نهی از منکر در کانون خانواده، وجوب احترام دختران از سوی پدر و مادر، وجوب احترام به مادران، وجوب پرداخت نفقة اقارب، دیه عاقله در قتل غیر عمد، وجوب صله رحم و… موضوع پیوند اعضای خانواده در اسلام از چنان اهمیتی برخوردار است که حتی پس از مرگ فردی از خانواده، سایر اعضاء در تکفین و تدفین و نیز قضای تکالیف واجب او (پرداخت دیون، قضاء نماز، روزه و حج واجب) مسئولند."