چکیده:
بهرام بیضایی به گذشتۀ پرافتخار ایران توجهی ویژه دارد. او یکی از مشخصههای عصر زرین، یعنی «مادرسالاری»، را برمیگزیند و آن را در بعضی از آثار نمایشیاش به تصویر میکشد. هدف پژوهش حاضر، مطرحکردنِ پیوند قهرمانان زن، با ایزدبانوانِ باستانی ایران در آثار بهرام بیضایی است و نیز بررسی و تحلیل این مؤلفه، روی چند اثر نمایشی وی. آثاری که در این جستار بررسی میشوند، عبارتاند از: فیلمنامهها و نمایشنامههای ایستگاه سلجوق، پردهی نئی، پردهخانه، شب هزار و یکم(1)، شب هزار و یکم(3) و فتحنامۀ کلات. در این پژوهش، نخست به روش توصیفیـ تحلیلی، شیوههای روایی بیضایی در پیوند قهرمانان زن با ایزدبانوان مشخص و تبیین میشوند. سپس، آثار نمایشی وی با توجه به این مؤلفه، بررسی و تحلیل میشوند. برآیند مقاله حاکی از آن است که: بیضایی قهرمانان زنِ روایتهایش را با ایزدبانوانی که مظهرِ «مهر»، «زایش»، «عشق»، «شجاعت» و از همه مهمتر «خردمندی» هستند، پیوند میزند. با توجه به آثاری که تحلیل شد، مؤلفۀ «خردمندی» بیشترین حضور را در پرداختِ شخصیتهای زن این نویسنده دارد. برخلاف تصور رایج، ایزدبانوی خردمندی، که یکی از مصادیقش، ایزدبانویِ «چیستا» است، بیشتر مورد توجه بیضایی بوده تا ایزدبانویِ «آناهیتا».
خلاصه ماشینی:
مقالاتی که می توان برشمرد، عبارت اند از: «بازخوانی نقش زن در اپیزودهای سـه گانـة نمـایش نامـة شـب هـزار و یکـم بهـرام بیضـایی » از کاووس حسن لی و شهین حقیقی (١٣٨٩) که به بررسی و معرفی شخصیت زن و رابطة آن بـا سـامانة مردسالار مـی پردازنـد؛ «تحلیـل جامعـه شـناختی هویـت زن در سـینمای بیضـایی و مهرجـویی » از غلامرضا آذری و علی تاکی (١٣٩٠) که با توجه به نظریه های جامعه شناسانی چون : گیدنز و جنکینـز، روابط موجود میان متغیرهای هویت زن در آثار دو فیلم ساز ایرانی بررسی می شـود؛ «بررسـی عناصـر انسجامی در متن نمایشی سه برخوانی نوشته بهرام بیضـایی » از بهـروز محمـودی بختیـاری و وحیـد آبرود (١٣٩١) که با توجه بـه آرای مایکـل هالیـدی و رقیـه حسـن ، عناصـر انسـجامی در مـتن سـه برخوانی بررسی می شود؛ «نقش اسطوره و جنسیت (نقش زن ) در سـینمای بهـرام بیضـایی » از اکبـر شامیان ساروکلایی و مریم افشار (١٣٩٢) که با توجه به الگوی جوزف کمبل ، بـه دگرگـونی اسـطورة قهرمان در آثار بیضایی می پردازد؛ «جدال زنان عیار در برابر اسطورة مغـول در روایـت هـای داسـتانی بهرام بیضایی » از رقیه وهابی دریاکناری و مریم حسینی (١٣٩٤) که به بررسی چگونگی شکل گیـری اسطورة «دشمن - مغول » و رابطة آن با زنان عیار در آثار نمایشی بیضایی می پردازد.
بـا توجـه بـه رفتارهـای شـهرناز و همانندی آن با خویش کاری های آناهیتا، به نظر می رسد بیضایی این شخصیت را به الهة زایش و باروری نزدیک کرده است .