چکیده:
ابن عباد ملقب به كافي الكفاه، اديب و سياست مدار سده چهارم هجري، توانمند در كشورداري و نظم و نثر عربي بوده است. گزارش هايي از مخالفت وي با پزشكان و دانش پزشكي وجود دارد، اما در عين حال نامه اي در ديوان رسائل الصاحب مشتمل بر مطالب طبي است و نشان دهنده آشنايي نه چندان اندك صاحب بن عباد با مباني طب و اسباب و علامات بيماري ها. اين مقاله با بررسي محتواي رساله ياد شده و تطبيق با منابع پزشكي سده هاي ميانه، دانسته هاي طبي صاحب بن عباد را مي سنجد و دليل مخالفت هاي وي با پزشكان و دانش پزشكي را نيز جستجو مي نمايد. يافته ها نشان مي دهد نويسنده اين رساله آگاه از مباني طب در عصر خويش بوده و نظرات خويش را مبتني بر منابع پزشكي موجود در آن عصر ارائه كرده است. به نظر مي رسد مخالفت وي با پزشكان و دانش پزشكي نيز ريشه در گرايش ها و مطالب فلسفي پزشكان و دانش پزشكي داشته است.
خلاصه ماشینی:
"(نسخه ج) گردآورنده دیوان الرسائل که ناشناخته نیز است، در ابتدای نامه نوشته است: «وله الی الاستاذ الرئیس ابی العباس»، اما ثعالبی نیشابوری با آنکه نامه را نقل نموده، ولی در مخاطب نامه تردید داشته و نوشته است: «و أکثر ظنی أنه قد کتبها إلی أبی العباس الضبی»، نگارنده این سطور نیز در ادعای گردآورنده رسائل به دیده تردید مینگرد؛ زیرا گرچه ابنعباد به ابوالعباس ضبی محبت فراوان نشان میداد، اما سیاق نامه با منزلت ابنعباد و ابوالعباس سازگار نیست و ممکن است مخاطب نامه یکی از امرا و دانشمندان همتراز و یا برتر از صاحب بوده باشند.
متن نامه ابنعباد در طلیعه نامه از وصول نامهای از ابی العباس اظهار شادمانی زائدالوصفی کرده و آنگاه در پاسخ به شرح حالی که ابوالعباس از خویش نگاشته بود، مطالبی پزشکی ارائه نموده که متن آن چنین است: 3 «قد عرفت ما شرحه مولای من أمره، و أنبأ عنه من أحوال جسمه، فدلتنی جملته علی بقایا فی البدن یحتاج معها إلی الصبر علی التنقیة، و الرفق بالتصفیة، فأما الذی یشکوه من ضعف معدته و قلة شهوته فلأمرین: أحدهما أن الجسم ـ کما قلت آنفا ـ لم ینق فتنفتق الشهوة الصادقة و ترجع العادة السابقة.
با این وصف رابطه او با ابوالحسن ترنجی در حد خصومت نبود، زیرا ابیاتی را به ابنعباد منسوب داشتهاند که وی خطاب به ترنجی سروده بود و مضمون آن نشاندهنده مطایبه و تهزل و رابطهای صمیمی میان آن دو بوده است: إنا دعوناک علی انبساط والجوع قد أثر فی الاخلاط فإن عسی ملت الی التباطی صعفت بالنعل قفا بقراط 1 نتیجه گرچه ابوریحان بیرونی و یا مخالفان ابنعباد بر شخصیت و ارزش علمی او طعنه زدهاند، میتوان گفت شهرت صاحب بن عباد بهراستی در دانش و شخصیت خود او ریشه داشت."