چکیده:
شيعه معتقد است كه منصب حاكميت در جامعه اسلامي، منصبي الهي است كه خداوند آن را تعيين كرده و از ميان اصحاب پيامبر، حضرت علي عليه السلام از سوي خداوند براي اين منصب پس از پيامبر انتخاب شده و جز ايشان كسي شايسته اين منصب نيست. اينان براي اثبات اين باور خود، به دلايل عقلي، قرآني و روايي فراواني استدلال كرده اند، اما تاكنون براي اثبات اين باور، كمتر به آيات و سوره هاي مكي قرآن استدلال شده، و اگر هم استدلال شده معمولاً به آياتي بوده كه در مدينه نازل شده است. مقاله حاضر با مطالعه سوره «طه» كوشيده است براي باور يادشده به آيات مكي استدلال كند و در ضمن اثبات خلافت و لزوم حاكميت حضرت علي عليه السلام پس از پيامبر بر كل جامعه اسلامي، توجه خاص قرآن به مسئله حكومت و پيوند ذاتي قرآن با سياست را تبيين كند.
خلاصه ماشینی:
"«وزیر» در لغت، به معنای کسی است که سنگینی بار حکومت را از طرف فرمانروا بر عهده دارد(ابنفارس، 1387؛ فیومی، بیتا، ذیل «وزر») در قرآن، علاوه بر این معنا، «وزیر» در انجام وظیفة تبلیغ دین و وظایف رسالت مشارکت دارد (جوهری، بیتا) مطالب این آیة بعد از آنکه حضرت موسی علیه السلام به پیامبری برگزیده و مأموریت رفتن نزد فرعون را یافت، از خداوند درخواست کرد برای انجام این مأموریت، برادرش هارون را وزیر او قرار دهد، و به مدد یاری او، پشتش را تقویت گرداند و او را در امر تبلیغ پیام الهی و دعوت با وی شریک گرداند.
این سؤال جدی و بجاست که چرا خدای تعالی در پایان قصة حضرت موسی، از خود به عنوان فرمانروای حق و آشکار یاد میکند؟ پاسخ روشن است؛ زیرا مسئلهای که پیامبر را به مشقت انداخته و خداوند را به نزول سورة طه واداشته موضوعی مربوط به هدایت خلق و امت از جمله رهبری و حاکمیت امت مسلمان پس از پیامبر و تعیین وزیری از خاندان پیامبر (به طور خاص، برادرش) بوده است، و خدای تعالی در جریان نقل قصة سامری، به طور ضمنی و سربسته، عدم وفای امت به پیمان پیامبرش در فرمانبرداری از وزیرش و پیروی از شخصی در حکم سامری را خبر داده است، و اینک در پایان، خدای تعالی با تعریض به پیامبرش میفرماید: اگر فرمانروایی و حاکمیت در جامعة اسلامی از دست خلیفه و وزیر تو خارج میشود، اما هرگز از دست خدا خارج نخواهد شد."