خلاصه ماشینی:
"حال چه این کودک خود قربانی مستقیم آن خشونت باشد یا نباشد و برآورد میشود که تقریبا تمام کودکان،در خانوادههایی که در آنها یکی از والدین دیگری را کتک میزند،حداقل تا حدودی آگاهاند که در خانه چه میگذرد و فوق العاده از این موضوع رنج میبرند.
علاوه بر دشواری سازگاری با یک شیوهء کاملا متفاوت و ناآشنای زندگی،زنان مسنتر که بعد از طلاق به دنبال کار و اشتغال باشند،غالبا با دشواری اگر چه نرخ طلاق روی هم رفته در میان افراد سنین بالاتر از 50 خیلی پایینتر است،کسانی که در سنین بالا طلاق را تجربه میکنند با چالشهای خاصی رو به رو میگردند.
آنهایی که روابط خانوادگی سنتیای داشتهاند که در آن همسر تمام امور خانه را انجام میداده است،اغلب هنگامی که باید یاد بگیرند این وظایف را خودشان انجام دهند با مشکلات قابل توجهی مواجه میشوند و نیز بعضی از روانشناسان اعتقاد دارند که مردان از نداشتن شریک و مونس و حمایت خانوادگی بعد از طلاق، به ویژه در سنین بالاتر،بیشتر از زنان رنج میبرند.
احساسات معمول در هنگام طلاق لانگ14(1971)،معتقد است احساس معمول و مشترکی که هر کسی بعد از یک طلاق حتما تجربه میکند،میتواند این چنین باشد:اغلب خشم نسبت به خود وجود دارد،زیرا این خود فرد بوده که اجازه د اده است طلاق روی دهد.
بسیاری از مردم به هنگام طلاق دچار وحشت میشوند،به خصوص اگر با وظایف دشواری مانند تصمیمات مهم نگاهداری فرزندان و مسائل اقتصادی روبهرو باشند، که این وحشت حتی هنگامی که دشواریها به اوج خود نرسیده است آنان را مضطرب و عصبی میکند."