چکیده:
سلسله هاي صوفيانه بعد از تاسيس در كردستان، بخش درخور توجهي از فضاي اجتماعي جامعه را تحت تاثير قرار دادند. تحقيق حاضر با شيوه پژوهش كتاب خانه اي و روش توصيفي ـ تحليلي درصدد بررسي چرايي و چگونگي جايگاه و نفوذ طريقت هاي تصوف بر جوامع كردنشين، يعني مسئله محوري اين پژوهش، است. بزرگان اين طريقت ها در كردستان به واسطه حمايت مردم از آن ها و هم چنين با حذف حكومت هاي محلي در راستاي افزايش نفوذ و اعتبار سياسي و اجتماعي خود در عرصه هاي گوناگون اقدامات بسياري انجام دادند. نتيجه اين پژوهش نشان مي دهد اين مشايخ با حكام و فرمان روايان رابطه دوسويه داشتند و پيوسته به دليل منافع خود در پي جلب رضايت طرف ديگر بودند و اين ارتباط نفوذ سياسي، اجتماعي، و برخورداري اقتصادي را براي آنان به همراه داشت، به طوري كه روزبه روز بر تعداد مريدانشان افزوده مي شد و در نتيجه زمينه نفوذ بيش تر را براي شيوخ در صحنه اجتماع فراهم مي كرد.
Sufi dynasties, after their establishment in Kurdistan, influenced the social atmosphere of the society to a great extent.Through adopting library-oriented and descriptive-analytic research methods,the present studyaims at investigating the status as well as the reasons and the ways through which Sufi orders could penetrate into Kurdish societies. The seniors of these Sufi ordersin Kurdistan, through relying on the supports of the public and eliminating local governments, took numerous measures for increasing their political and social penetration and status in various domains. The results of this study show that these seniors were in bilateral relations with governors and rulers and attempted to meet their satisfaction for the sake of their own interests. Their political and social penetrationbrought about economic gains to them in a way that more and more disciples joined them day by day,and this paved the way for their seniors to come to the social scene.
خلاصه ماشینی:
در میان منابع دست اول خاطرات شیخ رئوف ضیایی با عنوان یادداشت هایی از کردستان و تاریخ مردوخ شیخ محمد مردوخ امام جمعة کردسـتان و از روحانیـان مشـهور منطقه و خاطرات دیوانبیگی از منابع مهم این دوره اند که اطلاعات کلی دربارة نقش شیوخ طریقت در کردستان داده اند.
در این باب می توان به مقالة «بررسی تأ یرات سیاسی و اجتماعی طریقت های کردسـتان در آغاز سدة بیستم » از عبـاس زارعـی مهـرورز (١٣٩٤) نیـز اشـاره کـرد کـه بـه بررسـی طریقت های کردستان از جمله نقشبندیه در دورة مشروطه و هـم چنـین جنـگ جهـانی اول پرداخته است .
هم چنین مردم به دلیل اعتمادی که به مشایخ طریقت داشتند وسایل گرانبها و قیمتی خـود را به شیخ می سپردند چون این شیوخ را امانت دار و حافظ جان و مال خود می دانسـتند و هـر ساله در زمان هایی معهود به بازدید وسایل خود می رفتند (روزنامة دولت علیة ایـران ، ١٢٨٢).
مولانا محمدصادق مرزنگ اقدامات متعددی در همة زمینـه هـا انجـام مـی داد، از جملـه اقدامات فرهنگی او این بود که برای این که تعداد بیش تری از طبقات مردم امکان استفاده از فقه اسلامی را داشته باشند، به چند نفر فقیه آگاه مأموریت داد تا تحفه ابن حجـر را کـه از شروح بسیار مهم «منهاج » نووی است و در چند صد سال اخیر از منابع معتبر فتوای فقیهان مذهب امام شافعی بوده به زبان کردی ترجمه کنند (خوانچه سپهرالدین ، ١٣٦٨: ٢٣٦-٢٣٧).