چکیده:
هویتسازی: مطالعۀ موردی دختران در رشت عنوان کتابی است بهقلم پدیده پاکپور و ویراستۀ کارینا جهانی و بُو اوتاس. این کتابِ 217صفحهای، که در سال 2015 از سوی دانشگاه اوپسالا به زبان انگلیسی منتشر شده است، حاصل پژوهشی زبانجامعهشناختی دربارۀ تصوراتی است که یازده نفر از دختران 17 تا 28سالۀ رشتی از هویت خود در خلال 14 مصاحبه اظهار کردهاند: در این مصاحبهها از «رشتیبودن» گاهی بهمفهوم گویشور گیلکی بودن سخن رفته است، گاه بهمفهوم اهل رشت بودن، و گاهی هم بهمفهوم رشتیمآببودن. تقریباً همۀ دادههای پژوهش از بهمنماه 1389 تا اردیبهشتماه 1390 و در قالب مصاحبههای هدفمند یا آزاد گردآوری شدهاند. این دادههای خام سپس بهروش اِمیک[1] (یعنی با تمرکز بر تعریف خودِ مصاحبهشوندگان از کیستیشان) در چارچوبی برساخته از دو رویکرد به نامهای مقولهبندی عضویت[2] و مکالمهکاوی[3] تحلیل شدهاند [1]- emic : برخلاف این رویکرد، در رهیافت اتیک (etic)، تحلیلگر بهمنظورِ وارسی و توصیف الگوهای زبانی، گاه از تمایزهایی بهره میگیرد که اگر هم در نظر اهل زبان درکپذیر باشند، ارزش ارتباطیِ چندانی ندارند؛ بلکه بهعنوانِ بخشی از یک نظام تحلیلی، از بیرون بر شواهد تحمیل شدهاند. [2]- membership categorization analysis (MCA) [3]- conversation analysis (CA)
خلاصه ماشینی:
"در جریان این تحلیل ها، نویسنده از تکرار الگوی رایج درعرصۀ زبان شناسی اجتماعی ایران ،و بررسی مسائلی چون رمزگردانی ، قوم نگاری ، منظورشناسی ، سازوکارهای اجتماعی ناظر بر تعاملات کلامی و تنوع زبان و تطور گونه های آن خودداری کرده ودر عوض کوشیده است تا ـ چنانکه از نام کتاب برمی آید ـتشخیص و تحلیل مهم ترین مؤلفه های هویت رشتی را هدف پژوهش خود قرار دهد، با این پیش فرض که هرگاه مؤلفه ای در نظر سخن گویان یک زبان بیشتر به کار تعریف هویت جمعی شان بیاید، بالتبع در 1- Padideh Pakpour (2015).
در بدو نخستین فصل ، نویسندة کتاب به عنوان یک سوئدی گیلک تبار که کودکی اش را در رشت گذرانده است ، از نطفه بندی مسئلۀ اصلی پژوهش چنین یاد می کند: "وقتی به گذشته ها برمی گردم ، می بینم انگار برای پدر و مادر من هم مثل بیشتر پدر و مادرهای آن دوره خیلی طبیعی بود که به جای گیلکی با بچه های خودشان به فارسی صحبت کنند.
به این تفصیل ، نویسندة کتاب هویت سازی با تلفیق نوآورانۀالگوهای مکالمه کاوی وتحلیل مقوله بندی عضویت در چارچوب زبان شناسی اجتماعی توانسته است آشکارا نشان دهد که مصاحبه شوندگان (به عنوان نمایندگانی از خرده فرهنگ رشتی )چگونه و چرا برای تعریف هویت خوددر برابر دیگر اقوام ایرانی ، از مؤلفه های اجتماعی «جنسیت »و «مذهب »بیش از مفاهیم دیگر بهره می گیرند."