چکیده:
این تحقیق با دیدگاه پولی در قالب مدل P* به آزمون پولی بودن تورم در اقتصاد ایران با استفاده از تکنیکهایOLS و ARDL ، طی دوره زمانی 87-1358پرداخته و لازم به ذکر است که در این تحقیق تنها مدل استاندارد P* (شکاف قیمت داخلی) مورد آزمون قرار گرفته و با توجه به اینکه شکاف قیمت داخلی متشکل از شکاف تولید و شکاف سرعت گردش پول است، لذا از روش فیلتر هودریک- پرسکات برای برآورد مقادیر تولید بالقوه و سرعت گردش پول تعادلی استفاده شده است.
نتایج حاصل از برآورد الگوهای مختلف نشان می دهد که مدل استاندارد P* (شکاف قیمت داخلی) قادر به توضیح و پیش بینی تورم برای اقتصاد کشور نمی باشد، یعنی نظریه مقداری پول برای اقتصاد ایران صدق نمی کند. بنابراین با توجه به عدم کارآیی مدل استاندارد P* در اقتصاد ایران، مجدداً به منظور بررسی فرضیه پولی بودن تورم در کشور، اثر متغیرهای حجم نقدینگی، تولید ناخالص داخلی واقعی، نرخ ارز بازار غیر رسمی و شاخص قیمت کالاها و خدمات وارداتی بر تورم با استفاده از روش ARDL مورد آزمون قرار گرفت.
نتایج نشان می دهد که هر 10 درصد رشد نقدینگی منجر به افزایش سطح عمومی قیمت ها به میزان 6/4 درصد می شود. بنابراین فرضیه پولی بودن تورم در اقتصاد ایران به طور نسبی تأیید می شود، ولی با توجه به اینکه رابطه بین تورم و حجم نقدینگی، یک رابطه یک به یک نیست و سایر عوامل هم بر تورم در اقتصاد ایران اثر می گذارند لذا برای کنترل تورم در ایران نمی توان صرفاً از سیاست های پولی به عنوان یک ابزار کارآمد استفاده کرد.
This paper tests monetary view of inflation in Iranian economy by a monetary approach within P* model using OLS and ARDL techniques during 1358-1387 (1979-2008). It should be noted that only the standard P* model (domestic price gap) is tested in this study. Regarding that domestic price gap consists of output and velocity gaps، the Hedrick – Prescott filter method is used to estimate the potential production level and the velocity of balanced money. Estimation results of various models show that the standard P* model (domestic price gap)، is not able to explain and forecast inflation in Iranian economy and implies that the quantity theory of money is not correct in Iranian economy. Therefore، we investigated monetary theory of inflation using alternative variables including volume of liquidity، real gross domestic product (GDP)، informal exchange rate، import price index with using ARDL method. Results show that a 10% growth of liquidity leads to increase general prices by 4.6%. Thus، the monetary hypothesis of inflation is partially confirmed، however concerning that relationship between inflation and liquidity volume is not unique، and other factors affect inflation in Iran، therefore to curb Iranian inflation we cannot adopt only monetary policy as an effective tool.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین با توجه به عدم کارآیی مدل استاندارد *P در اقتصاد ایران، مجددا به منظور بررسی فرضیه پولی بودن تورم در کشور، اثر متغیرهای حجم نقدینگی ، تولید ناخالص داخلی واقعی ، نرخ ارز بازار غیر رسمی و شاخص قیمت کالاها و خدمات وارداتی بر تورم با استفاده از روش ARDL مورد آزمون قرار گرفت .
نتایج نشان می دهد که ، هم ضرایب متغیرهای شکاف سرعت گردش پول، شکاف تولید و شکاف قیمت از نظر آماری اختلاف معناداری از صفر ندارند و هم ، آماره t تمامی متغیرهای فوق معنادار نمی باشد (لازم به ذکر است که مدل های برازش شده فوق، مشکل خودهمبستگی و ناهمسانی واریانس ندارند ) بنابراین مجددا می توان بیان کرد که مدل استاندارد *P که در واقع ، مدل شکاف قیمت داخلی است ، قادر به پیش بینی و توضیح تورم در اقتصاد ایران نیست .
از آنجایی که برای پـیش بینـی تـورم بـر اسـاس مـدل *P، ضریب با وقفه شکاف قیمت باید معنادار باشد، لذا با توجه به جدول (٦) و معناداری این ضریب می توان بیان کرد که تورم در آینده افزایش می یابد و بنابراین ، در کوتاه مدت و بـر اسـاس روش ARDL مـدل استاندارد *P، مدل مناسبی برای پیش بینی تورم در اقتصاد ایران است ؛ ولـیکن بـه منظـور تصـمیم گیـری راجع به کارآیی مدل *P بر اساس روش ARDL ، باید به نتایج بلند مدت نیز توجه نمـود."