چکیده:
در جوامع كنوني به علت توسعه فن آوري ارتباطات و اطلاعات و تنوع روزافزون كالاها و خدمات و ... موجب تفاوت تجارب و آموزش هاي نسل فعلي از نسل قديم و كاهش ميزان بازتوليد ارزش هاي اجتماعي در جامعه جديد مي گردد. هدف مطالعه حاضر، بررسي تفاوت ابعاد سبك زندگي (مصرف فرهنگي، گذران اوقات فراغت، مديريت بدن و الگوي خريد لباس) مادران و دختران شهر يزد و بررسي عوامل اجتماعي موثر بر اين ابعاد است. اين تحقيق به صورت پيمايش مقطعي و جمع آوري اطلاعات با ابزار پرسشنامه انجام گرفته است. نمونه مورد مطالعه در ميان زنان 75-15 ساله شهر يزد در پائيز 91 انجام گرديد.در اين تحقيق با بهره گيري از نظريه هاي بورديو و اينگلهارت به عنوان چارچوب نظري، با استفاده از spss و آزمون هاي t، همبستگي و رگرسيون به آزمون فرضيات پرداخته شد.يافته ها نشان دهنده تفاوت معنادار بين مصرف فرهنگي، نحوه گذران اوقات فراغت، مديريت بدن و الگوي خريد لباس دختران و مادران و نيز وجود همبستگي مثبت و معنادار بين درآمد خانوار با مديريت بدن و الگوي خريد لباس دختران و مادران مي باشد. همچنين همبستگي مثبت و معنادار سرمايه فرهنگي با مصرف فرهنگي، مديريت بدن و الگوي خريد لباس دختران و مديريت بدن و الگوي خريد لباس مادران مشاهده گرديد.
خلاصه ماشینی:
بــه رغــم کنتــرل سیاســت گــذاران ومتولیــان فرهنگــی جامعــه و تــلاش وافــر نهادهــای جامعه پذیرکننده ،به منظور پرورش دختـران و پسـران ایرانـی بـر اسـاس معیارهـا، ارزش هـاو هنجارهای سنتی و اسلامی، برخی از جوانان ایرانی تعریف دیگری از هویت ، بهنجـار بـودن و زندگی مطلوب دارندکه گاه با هنجارهـاو ارزش هـای رسـمی جامعـه فاصـله دارد (ذکـایی و پورغلام آرانی، ١٣٨٤: ٢)و اغلب به دلیل ناهمگونی بین فرهنگ های جهانی و فرهنـگ سـنتی ایران ، فرهنگ جوانان عرصۀمنازعۀبین این دو فرهنـگ اسـت و آن هـابـرای گـزینش سـبک زندگی موردپسند خود، با روندهای فرهنگی غالب ،چانه زنی و مذاکره میکنند، در این تعامـل ، فرهنگ های خاصی نیزشکل میگیرد ( ازول ١، ٢٠٠٦به نقل از شالچی، ٩٤:١٣٨٦) امروزه دختران نوجوان در جهانی پیچیده تروچالش برانگیزتر از گذشته زندگی میکنند کـه همراه با تحول شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و جغرافیایی و مراحلی از تمدن که دختران در آن قرار دارند، طبیعتا نیازهاو تمایلات اجتماعی آن ها نیز با توجه به آرزوهـای نامحـدودو تواناییهای بالقوه ای که دارند، تنوع پذیرفته و پویایی بیشتریمییابد.
در این بین شاید نزدیک ترین مقالۀانتشاریافته به تحقیق حاضر، مقالۀمحمـدی (١٣٨٦) بـا عنوان «رابطۀبین سبک زندگی و نگرش هویت جنسیتی در بـین دو نسـل مـادران و دختـران » باشد که به دنبال بررسی رابطۀبین تغییرات سبک زندگی و نگرش به هویت جنسـیتی در بـین این دو نسل بوده است که در تحلیل و تفسیر داده های مربوط به سبک زندگی خانوادگی، آن را به پنج دستۀکاملاسنتی ،سنتی ، بینابینی، مدرن و کاملا مدرن تقسـیم بنـدی کـرده و در مقایسـه اجمالی بین مادران و دختران نشان میدهد که باوجوداینکه در هر دو گروه درصد افرادی که با هر دو سبک ، زندگی میکنندشایان توجه هستند، اما درصد گرایش مـادران بـه سـبک زنـدگی سنتی بیشترو درصدگرایش دختران به سبک زندگی مدرن بیشتر است .