چکیده:
علوم بشری و مخلوقی، در اصل شکلگیری و علم شدنِ خویش، همواره محتاج و وابسته به معلوماند. این مطلب، لوازم و تبعاتی نظیر تأخّر و تأثّر علم از معلوم و تابعیّت نسبت به آن را به دنبال خواهد داشت. فلاسفه و عرفا با تسرّیِ عنصر اضافه به علم خداوند، آن را نیز به تبعات مذکور مبتلا کردهاند. امّا چنین علمی، هرگز نمیتواند فعل اختیاری دیگران را آشکار نماید و لذا مادام که علم خداوند را همسنخ با علوم بشری بدانیم، هرگز نمیتوان اشکال جبرآوری علم پیشین الهی را پاسخ گفت. تنها راه برونرفت از بنبست اشکال مذکور این است که علم خالق را متباینِ محض با علوم مخلوقی دانسته، آن را از وابستگی به معلوم و نسبت علمی و تمامیِ تبعات مربوطه، منزّه و مبرّا کنیم. امّا چون بشر، هرگز از این سنخ علم، بهرهای ندارد، هیچ راهی نیز به شناخت آن نداشته و فهم او از آن، منحصر به گزارههای تنزیهیِ محض است؛ نه اثباتی. بدین ترتیب، برخی تلاشهای فلسفی که در جهت شناخت علم الهی صورت گرفته است، محکوم به بطلان بوده و هرگز توان شناساندن علم خداوند را ندارند؛ چرا که نقطة آغازینِ این تلاشهای معرفتی، نگاه به علوم مخلوقی و شبیهسازیِ علم الهی بر اساس آن است.
خلاصه ماشینی:
"اما فهم چنین قسمی از علم، برای ما ذاتا ممتنع است (همانند عجزمان از درک عقلی ذات خداوند متعال) و هرچه بیشتر در مورد کیفیت علم الهی فکر کنیم و دقت به خرج دهیم، در عین لزوم اعتقاد به وجود آن، تنها چیزی که بر ما اضافه میشود، «حیرت» و «وله» است.
در خصوص علم خداوند متعال نیز چون ما در خودمان هیچ نمونه و نسخهای از علمی که بتواند فعل اختیاری دیگران را پیشبینی کند نداریم و هرگز با آن مواجه نشدهایم، تنها راه صحیح، از یک طرف، عدم انکار واقعی بودن این علم، و از طرف دیگر، خودداری از هرگونه تلاش برای فهم و تصور آن و تعقل دربارة آن است، که این گونه تأمل و تفکر، فقط ما را از حقیقت دور میکند و جز گمراهی نمیافزاید.
2 یعنی مشابه همین مباحثی که به طور خاص دربارة علم الهی مطرح میکنیم، در مورد اساس امکان شناخت خداوند نیز بیان شده است؛ چرا که در ما، هیچ نمونهای از خدا وجود ندارد و لذا معرفت او برای ما ممتنع است.
پس مادام که چیزی از سنخ علم مخلوقی – حتی در مقام فرض ذهنی- باقی مانده است، عنصر «اضافه» و در نتیجه «عجز از پیشبینی فعل اختیاری دیگران» قابل انفکاک از آن نیست؛ چرا که وابستگی به معلوم و برخاستگی از آن، «محدودیت ذاتی» علوم بشری است و لذا تا جایی که ما از حقیقت علم میفهمیم، این محدودیت، زائلشدنی نیست."