چکیده:
پژوهش حاضر باهدف تبيين نقش واسطه اي سرمايه هاي انساني در رابطه خودرهبري كاركنان و چابكي سازماني مدارس انجام شده است. روش پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، كاربردي و ازنظر شيوه ي جمع آوري داده ها توصيفي و از نوع همبستگي هست. روش تحليل اين پژوهش از نوع مدل يابي معادلات ساختاري بوده است. جامعه پژوهش شامل كليه مديران، معاونان، معلمان و كادر اجرايي مدارس دوره اول و دوم ابتدايي ناحيه يك شهرري بوده كه با استفاده از فرمول نمونه گيري كوكران و روش نمونه گيري طبقه اي با اختصاص متناسب، 170 نفر از آنان انتخاب شدند. براي جمع آوري داده ها از پرسش نامه خودرهبري ابيلي و مزاري(1393)، سرمايه هاي انساني نادري(1390) و چابكي سازماني مرادي(1393) استفاده شد. به منظور تحليل داده ها از آزمون هاي كولموگروف-اسميرنوف، T تك گروهي، ضريب همبستگي گشتاوري پيرسون، و مدل يابي معادلات ساختاري استفاده شد. نتايج نشان داد سه متغير اصلي پژوهش (خودرهبري، سرمايه هاي انساني و چابكي سازماني) با يكديگر رابطه مثبت و معناداري(p<0/01) دارند. مدل يابي معادلات ساختاري نيز حاكي از تاثير خودرهبري بر سرمايه هاي انساني(0/81=γ) و سرمايه هاي انساني بر چابكي سازماني (0/60=β) هست. هم چنين خودرهبري به طور غيرمستقيم و با ميانجي گري سرمايه هاي انساني بر چابكي سازماني(0/39=γ) تاثيرگذار است. نتايج همچنين نشان داده كه خودرهبري به طور مستقيم بر چابكي سازماني تاثيرگذار نيست. نهايتاً مي توان اين گونه نتيجه گرفت كه ارتقاي رفتارهاي مبتني بر خود مسئوليت پذيري و خودآغازگري مانند خودرهبري، نه تنها موجبات رشد سرمايه انساني را فراهم مي كند، بلكه چابكي سازماني را به واسطه سرمايه انساني تسهيل مي كند.
خلاصه ماشینی:
"Empowerment پژوهش حاضر باهدف تبیین نقش خودرهبری مدیران و معاونان ، معلمان و کادر اجرایی مدارس بر چابکی سازمانی مدارس دوره اول و دوم ابتدایی ناحیه یک شهرری و با میانجیگری سرمایه های انسانی آن ها انجام شده است .
با توجه این نتایج ، توسعه قابلیت های فردی همان طور که ابیلی و مزاری(١٣٩٣) عنوان داشته اند، از طریق خودرهبری و استراتژیهای آن امکان پذیر بوده که این امر سبب افزایش سرمایه های انسانی و به تبع چابکی سازمانی نیز خواهد شد.
Shafer, Dyer, Kilty, Amos & Erickson پیو١(٢٠١٠) در پژوهش خود نشان داده اند که شایستگیهای کارکنان نقشی محوری در ایجاد چابکی سازمانی دارد.
در پژوهش حاضر نیز نتایج ، حاکی از ارتباط و تأثیر خودرهبری کارکنان بر سرمایه های انسانی آنان و به طور غیرمستقیم بر چابکی سازمانی مدارس بوده است .
به عبارت دیگر، زمانیکه برنامه توسعه فردی افراد به کمک مکانیزم هایی از جمله خودرهبری، سبب افزایش سرمایه های انسانی آنان شود- مجموعه دانش ، تخصص و مهارت هایی که در عملکرد آنان و در محیط شغلی تأثیرگذار است - خواهد توانست آثاری بر متغیرهای سازمانی، از جمله چابکی سازمانی داشته باشد.
باتوجه به نتایج پژوهش حاضر علاوه بر نکات و توصیه های امتزاج یافته در بخش بحث و نتیجه گیری، پیشنهادهای زیر، به طور مشخص ، به منظور ارتقای سطح خودرهبری و سرمایه انسانی کارکنان و چابکی سازمانی مدارس و تقویت روابط آن ها، ارائه میگردد: جذب و به کارگماری افرادی که یک تمایل طبیعی به اقدامات مبتنی بر مسئولیت پذیری فردی دارند، به منظور بهبود رفتارهایی از جمله خودتوسعه ای، خودرهبری، خودمدیریتی و خودراهبری یادگیری پیشنهاد میگردد."