چکیده:
عطار از نخستين شاعراني است كه به صورت جدي در غزل روايت پردازي كرده است. طرح روايت در اين دسته از غزليات تنها وجه يا قالب ادبي نيست، بلكه ساختاري معرفت شناختي دارد. عطار در طرح اين روايت ها و پيشبرد فرآيند معناسازي در آن، بهنحو موثري از فضاي دلالي حاكم بر اشعار بهره مي برد. در اين غزليات فضا عنصر پس زمينه اي ساده محسوب نمي شود؛ بلكه بر كل روايت سايه افكنده است. بررسي غزل روايت هاي عطار نشان مي دهد فضاي حاكم بر آنها ارتباط مستقيمي با ادارك و احساس شخصيت ها دارد و برايناساس شكل گيري فضا مراحلي را طي ميكند. تمركز بر دگرگوني، بارزترين ويژگي فضا در اين نوع غزلهاست كه به بسط فضا مي انجامد. علاوهبراين، فضا در اين اشعار ابعاد مختلفي دارد كه در اين پژوهش با ارائه طرحي به سه جنبه تقسيم مي شود: 1ـ اجتماعي، 2ـ فردي، 3ـ نمادين. هركدام از اين فضاها در تعامل با فضاي ديگر قراردارد و بهاينترتيب در فضايي واحد و منسجم با هم متحد مي شوند. نظر به گوناگوني ابعاد فضا در غزل هاي روايي عطار و نبود الگويي كارآمد براي بررسي روايت هاي مشابه، مقاله حاضر بر آن است كه ضمن بررسي و تحليل فضاي اشعار، بنيان هاي معرفت شناختي آن را واكاوي و الگويي براي تحليل فضا در اين دسته از اشعار ارائه كند.
خلاصه ماشینی:
"٣. فضا در روایت در مطالعات روایت شناختی تعاریف مختلفی از فضا )space( در دست است ؛٢ ازجمله : حالت ، احساس یا کیفیت نامحسوسی که به واسطۀ اثر هنری ایجاد میشود و ادراکی حسی یا فراحسی را به دنبال خواهد داشت (کادن ، ٢٠١٣: ٥٧)؛ حالت ذهنی نویسنده که به خواننده منتقل میشود (همان )؛ ١٥٦/ ادب فارسی، سال ٦، شمارة ١، بهار و تابستان ١٣٩٥، شمارة پیاپی ١٧ فضا غالبا برداشتی رمزی و غیرمعمول از وقایع معمول است (چایلدز و فاولر، ٢٠٠٦: ١٢) مجموعۀ همۀ مکان های داستان به اضافۀ روابط میان آن با حوادث و نگرش های شخصیت هاست (فوغالی، ٢٠٠٨ م : ١٧٥)؛ اگر مکان در ساختار داستانی نقش مؤثری ایفا کند و شخصیت های داستان به درون آن نفوذ کنند و سپس چنان گسترش یابد که همۀ روابط بین مکان ها، شخصیت ها و حوادث را دربرگیرد و تأثیر سامان یافته بر آنها نهد، در این حالت مکان به فضا تبدیل شده است (فیصل ، ١٩٩٥م : ٢٥٣)؛ هنگامی که مکان در ارتباط و تعامل با ادراک انسانی قرارگیرد، فضا نامیده میشود؛ بنابراین ، فضا به نحو مؤثری با شخصیت هایی که در آن زندگی میکنند مرتبط است (بال ، ١٩٩٩: ١٣٣)."