چکیده:
مادرانِ کودکان ناشنوا مشکلاتِ روانی، اجتماعی و سازگاری بسیار زیادی در مقایسه با سایر والدین کودکان استثنایی دارند، با توجه به این موضوع، هدف این پژوهش، مقایسهی عدم تحمل بلاتکلیفی و تنظیم هیجان در مادرانِ دخترانِ ناشنوا و شنوا بــود. روش این پژوهش علّی مقایسهای است. جامعهی آماری این پژوهش را کلیهی مادرانِ دخترانِ ناشنوایی که فرزند آنها در مدارس ابتدایی استثنایی شهر تبریز در سال 93-92 مشغول تحصیل هستند، تشکیل دادند. تعداد 25 نفر مادرِ دختر ناشنوا و 25 نفر مادرِ دختر شنوا که به روش نمونـهگیری تصـــادفی ساده انتخاب شده بودند، به پرسشنامه ها پاسخ دادند، برای تحلیل دادهها نیز از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه مادرانِ دانش آموزانِ دخترِ ناشنوا و شنوا، از نظر عدم تحمل بلاتکلیفی، تفاوت معناداری وجود دارد، به این صورت که میانگین نمرات عدم تحمل بلاتکلیفی در مادرانِ دخترِ ناشنوا بالاتر از مادرانِ دخترِ شنوا بود. همچنین در متغیر تنظیم هیجان، بین مادرانِ دانش آموزانِ دخترِ ناشنوا و شنوا تفــاوت معناداری مشاهده شد. این نتایج لزوم اثر پذیری شناخت عمیق دانش آموزان ناشنوا و به ویژه والدینشان را آشکار کرده و میتواند تلویحاتی برای برنامهریزیهای مناسب برای آموزش و پرورش استثنایی داشته باشد تا با برنامه ریزی صحیح و دادن خدمات مشاورهای مناسب و ایجاد فضای حمایتی(اجتماعی و روانی) هم برای دانش آموزان ناشنوا و هم والدین آنها، سعی شود که برای آنها محیطهایی فراهم کرد که بتوان در این محیط اهداف خود را پیگیری کنند.
Mothers of deaf children with social and mental health problems, and consistency are exceptionally very high compared with other parents of children with regards to this issue, the aim of this study was to compare the intolerance of uncertainty and emotion regulation in mothers of deaf and hearing daughters. It was a case-control study. The statistical society of the study included all the mothers of deaf daughters that their children in the special elementary schools were studying in Tabriz in academic year 93-92. 25 mothers of deaf daughters and 25 mothers of hearing daughters were chosen by simple random sampling method and responded to the questionnaires, for data analysis multivariate analysis of variance test was used. Results showed that both groups of mothers of deaf and hearing daughters in terms of intolerance of uncertainty that there was a significant difference, this means that average intolerance of uncertainty scores were above the mothers of deaf daughters and mothers of hearing daughters. Also, in emotion regulation between mothers of deaf and hearing daughters, significant differences were found. This results in the need for a deep understanding of response of deaf students and especially parents revealing and can make sense to have proper planning for Special Education with proper planning and consulting services, and creating a supportive environment (social and psychological) for deaf students and their parents, trying that for them, we provide environments that track your goals in this environment.
خلاصه ماشینی:
Szczygiel, Buczny & Bazinska به طور کلی، استرس در والدین به شرایط یا موقعیت هایی منجر میشود که در آن والدین با خواسته ها و ملزوماتی محیطی روبه رو میشوند که از منابع اجتماعی و شخصی که در اختیار دارند فراتر است (کوپر، مک لاناهان ، میدوز و بروکس گان ١، ٢٠٠٩) و با توجه به این که کم شنوایی پراسترس ترین معلولیت است (فروغان ، موللی ، سلیمی و اسدملایری، ٢٠٠٧) پس وقتی در یک خانواده کودکی کم شنوا یا ناشنوا تشخیص داده شد، عموما والدین وارد مرحله ای شبیه سوگواری و غم میشوند، و کم شنوایی فرزندشان را به مثابه از دست دادن یک کودک کامل و یک زندگی هنجار برای او و کل خانواده در نظر میگیرند (موللی و نعمتی، ٢٠٠٩) که این هم بر هیجان و هم بر نوع سبک تعامل فرد تاثیر دارد، همانطور که شواهد دیگر نشان داد والدین کودکان ناشنوا فشار روانی یا استرس بیشتری را تجربه میکنند که این استرس با ناهنجاریهای رفتاری و افسردگی، وضعیت اجتماعی و اقتصادی، جنس ، شغل و درآمد، سازگاری زناشویی و بهزیستی روانی مرتبط است (دبراسکا و پیسولا٢، ٢٠١٠؛ دمپسی، کین ، پنل ، اوریلی و نیرلند٣، ٢٠٠٩؛ موللی و نعمتی، ٢٠٠٩؛ آسبرگ ، وگل و بوورز، 4 ٢٠٠٨؛ فروغان ، موللی، سلیمی و اسدملایری، ٢٠٠٧؛ مرفی، کریستین ، کپلین و یانگ ، ٢٠٠٧؛ کوهسالی، میرزمانی، محمدخانی و کریم لو، ٢٠٠٧؛ نریمانی، محمدیان و رجبی، ٢٠٠٧؛ هندریکس ، دمور، اوود و سولبرگ ٥، ٢٠٠٠).