چکیده:
منطق دانان حملیه محصوره را به حقیقیه و خارجیه تقسیم کرده اند؛ حقیقیه آن است که موضوع ملاک حمل محمول بر موضوع است. موضوعات حقیقیه چهار دسته اند: یک دسته از این موضوعات وجودند که احکام بدون فرض و تقدیر بر تمام افرادش بار می شود و در سه دسته دیگر از موضوعات بدون آنکه برای همه یا برخی از افراد آن فرض وجود شود حکم صادق نخواهیم داشت. حقیقیه، هر چند مساوق با متصله است، بدان بر نمی گردد، زیرا در حملیه تعلیقی در کار نیست و در متصله حکم تعلیقی است.
خلاصه ماشینی:
"1. ثبوت موضوع در موضوعات ماهوی اگر موضوع قضیة حقیقیه در حمل ذاتی اولی مصداقی و حمل شایع صناعی ماهیت باشد، مانند «مثلث مثلث است مصداقا» یا «مثلث زوایایش 180 درجه است»، طبق قانون ایجاب میباید موضوع موجود باشد تا مصداقا خودش خودش باشد یا محمول برای موضوع ثابت باشد.
2. ثبوت موضوع در موضوعات وجودی اگر موضوع حقیقیه در حمل ذاتی اولی مصداقی و در حمل شایع صناعی از موضوعات وجودی باشد، مانند «وجود موجود است مصداقا» یا «وجود مساوق با فعلیت است»، موضوع قضیه به نفس ذات خود عین موجودیت است پس نیازی به موجودیت دیگر نیست و قانون ایجاب اقتضا میکند که موضوع موجود باشد و این اقتضا به نفس ذات موضوع محقق است.
اما تفصیل پاسخ این است که اگر موضوع غیربتی در حمل ذاتی اولی مصداقی باشد، مانند «شریک باری شریک باری است»، روشن است که حکم به عینیت محمول برای موضوع از نظر مصداق در جایی فرض دارد که موضوع مصداق داشته باشد.
ثالثا، برای نشان دادن اینکه قاعدة فرعیه شامل محمولهای عدمی نمیشود، نمیتوان گزارة «هر تناقضی ممتنع است» را به عنوان نقض ذکر کرد، زیرا این قضیه یا سالبه است، یعنی هیچ تناقضی موجود نیست بالضروره»، یا اگر هم به حسب ظاهرش ایجابی باشد از نوع هلیة بسیطه است و، همانطور که گفتیم، قاعدة فرعیه شامل هلیات بسیطه نمیشود.
نحوة مفروضالوجود بودن موضوعات ماهوی اگر موضوع قضیة حقیقیه ماهیت باشد، از آنجایی که ماهیت بدون وجود هیچ است، هر حکمی که برای آنها ثابت است در ظرف وجود ثابت است، زیرا تا ماهیت وجود نیابد، چیزی نیست تا خودش بر خودش یا ذاتیاتش برایش یا لوازم ذاتش برایش ثابت باشد."